من شوهرم یعنی ماشینشو از جونش بیشتر دوست داره جوریکه سر این من دستم لکه ایی بوده وماشین یکم لکه ایی شده بعدم پاکش کردم یه دعوای مفصل کرده یعنی منو هر جا بخوام برم نمیبره که ماشینم خراب نمیشه مثلا وقتی سوار ماشینشم و داره برای من ماشینو جایی میبره کل تنم میلرزه که نکنه به جایی بخوره خداشاهده با ترس سوار میشم نکنه جایی بخوره بعد تاسال منو دعوا کنه که تو باعث شدی یه سری درو ماشینو من باز گزاشته بودم درو باد برد یه قطعه کوچیک از در شکست منو اورد گزاشت خونه بابام روغن سر ماه عوض میکنه همه چیزشو عوض کرده چیزای خوب انداخته ماهیانه حدود ۵ تومنی هزینه ماشین میکنه بعد به من ماشین نمیده رانندگی کنم میگه میزنی جایی بعد امروز رفته ماشینو زده به یه ماشین مقصرم بود چراغای لایت که پارسال گرفت ۸ تومن کلا خراب شده اول به من گفت هیچ واکنشی نشون ندادم بعد دیدم نه این انگار از من طلب کاره ماشینش خراب شده منم گفتم هواست کجاست من وقتی سوار ماشینت میشم بسم بسم الله باید سوار شم که ماشین اقا کثیف نشه حالا حواست کجا بوده زدی چون دستمونم تنگ شده زنگ زد گفت که اره همون چراغ ساده رو که قبلا عوضکردم بیار دیگه چراغ گرون نخرم میدونم اگه چراغ گرون نخره هر روز که از سر کار میاد باید غر بزنه چشمام نمیبینه نزدیک بود تصادف کنم حالا بنظرتون من حق دارم دعوا کنم