من و همسرم چون کارمند هستیم و مرخصی گرفتن یکم سخت هست برامون اکثرا تعطیلی ها میرم مسافرت.مثلا از دیروز اومدیم مشهد.دیروز خواهرشوهرم به شوهرم زنگ زده بود و ازش میخواست براش وسیله ای رو ببره که دیدم همسرم بهش گفت جایی هستم و نمیتونم بیام...
بهش گفتم خوب چرا نگفتی اومدیم مشهد؟ گفت آخه مامان گفته هر وقت خواستین برین مشهد مارو هم ببرین
من دیگه چیزی نگفتم ولی بعدش ماپرشوهرم زنگ زد و وقتی فهمید اومدیم مشهد
گفت چرا مارو نبردین
همسرم گفت انشالله دفعه بعد
من صدای صحبت هاشو از پشت تلفن شنیدم
در صورتی که تازه بردیمشون شمال ویلامون
یک برادر شوهر و خواهر شوهر هم توی خونه دارم که همه پولهای پدرشوهرم رو خرج میکنن و با خودم میگم چرا با اونا نمیرن؟
چقدر سایت خلوته
کسی نیس؟
شاید ادم دلش بخواد تنها بره این چه وضعیه که درست کردن مادرشوهر منم همینه انقد حسودی میکنه بفهمه ما جایی رفتیم شده بهم بی محلیم کرده که نبردیمش مشهد،یا کوهستانی شمالی که رفتیم،
من دلم نمیخواد بیاد باهامون
دلیلی نداره که ادم هر جا میره ایناهم ببره ،تازه بردینش ن دیگه چقد پر توقع هستن،
منم اصلا دلم نمی‌خواهد بیاد
باور کن چند وقت پیش بردیمشون شمال ویلای خودمون
در واقع اون ویلارو من خودم بدون پول همسرم خریدم و کلی سر خریدش به قسط افتادم
انتظار دارم هر دفعه ببریمشون یا کلید بهشون بدیم
درصورتی که یک تعارف نکردن پول کم نداری؟
هر شری با ما میاد مسافرت زهر تنم ن میکنه از بس دخالت میکنه گوشاشم نمیشنوه باید یه چیزی و هزار بار بهش بگی تا بشنوه بعد من بد همسرم حرف میزنم اون از دور هی میگه چی چی میگه ،فضول بشعور
ارا دیگه خانواده شوهر خیلی پر توقع هستن به نظرم زیاد رو بهشون نده ،بگو ویلا مثلن دادیم اجاره یا کلیدشو گم کردم یا بگو دوستام یا کسر رفته بهونه بیار دیگه نمیگن،برا مسافرتم به نظرم باید یه بار بهشون بگیم ما زنو شوهرسم دلمون میخواد یه بارم تنهایی بریم مسافرت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
