واقعا ناراحتم ازش شما بخونید بی طرف قضاوت کنید یعنی کارش زشت نیست ؟
ما ۳ تا دوستیم که البته من با سومی صمیمی نیستم خب بعد من از نظر شخصیتی واقعا همه میگن آرومم اصلا هم نه اهل دوست پسرم نه چیزی که بگم بخاطر اونه
این دوستمون دوست شوهرش دنبال زن میگشت
دوستم گفت من اون یکی (یعنی سومی)رو معرفی کردم ولی تو توی ذهنم بودی فقط حالا کاری ندارم به اینجاش و واسم مهم نیست
خلاصه اینا رفتن خونه خواستگاری کردن ولی خوششون از دختره نیومد
بعد شوهر دوستم (دقت کنید نه خود دوستم)منو میشناخت گفته یه دوست دیگه داره خانمم که اونم معلمه و ...بعد اینا دوباره به دوستم زنگ زدن که میخوایم واسه این دختره بیایم خواستگاری
این دوستم بدون اجازه رفته عکس پروفایلمو برداشته فرستاده واسشون اونا هم خوششون اومده گفتن خیلی خوشگله یه قرار بزار باهاش حتما میایم