من دارم جدا میشم از نامزدم که متاسفانه فامیل هم هستیم بخاطر خیانتش بعد الان من جایی که اونا باشند نمیرم اونام اینو میدونن و از لج من هر مراسم و.. باشه خانوادگی میرن که من نیام بعد میشینن پشتم چرت و پرت میگن اگه تاپیکام بخونید میفهمید بعد امروز عمه ام بهم میگه چرا نمیری باید بری اگه نری مردمم فک میکنن همه چی تقصیر توعه و تو گناهکاری که خونه نشین شدی و جایی نمیری و خودت قایم میکنی اونا چرا همه جا هستن اون شوهر عوضیم بهم خیانت کرد بعدم همه جا با اون مادر از خدا بیخبرش نشستن گفتن من خرابم و.. دارن طلاقم میدن الان خیلی پررو همه جا میرن و میگن و میخندن و پشتم گو ه میخورن میدونم اشتباه خودم حبس کردم اما واقعا کشش ندارم که برم ببینمشون و اعصابم خورد کنم چون میدونم برم میان و کرم میریزن برام نظر شما چیه میشه راهنماییم کنید که باید چیکار کنم الان ماه بعد جشن داریم مطمئنم بخاطر من همشون میرن در حالی که تو حالت عادی جایی نمیرفتن الان موندم برم یا نه
برام سخته ببینمشون چون دردام تازه میشه خدا ازشون نگذره انقد عذابم دادن که حتی حاضر نیستم ریخت نحسشون ببینم