2777
2789
الهی😕مشکلش فقط اینه که دوسش نداری؟ چجور آدمیه؟

کلا از قیافش بدم میومد،کوتاه کچل چاق،گفتن بیخیال خوشگل مال مردمه وفلان ....خیانتشم دیدم عین یه کارگره برام دیگه پشتوانه جدایی ندارم مجبورم بمونم

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

من دقیقا تو این شرایط بودم البتع در حد دوماه آشنا شدیم خیلی پسر خوبی بود اما به دلم نبود تو این دوما ...

چند سالته شما عزیزم؟ 

حس بدی داشتی کنارش؟ دقیقا حست چی بود؟ خنثی یا تنفر؟ 

انقد خوب هس که نخوام رد ش کنم، ولی انقدم دوسش ندارم که بشه رد ش کنم، نمیدونم چه کنم، میانه م. 

آره دقیقا، نمیخوام اینجوری بشه و عشق بشه حسرت م 

ولی بنظرم کار خوبی کردی زودتر تمومش کردی، من فرصت دادم، خوبی هاش بیشتر شد و دیدیم ولی خب حس م همون موند 

چجوری پیش رفت رابطه تون؟ از تنفر به عشق؟ سخت نبود؟ واقعا بهش علاقمند شدی یا از عادت و وابستگی؟

علاقه چرا عادت. مگه محتاجم. چون مقایسه کردم دیدم تو تمام سختی ها پشتمه از خودش میگذره برای من و.... مگه یک آدم چی میخواد. دوستام والا با عشق آتشین ازدواج کردند یا زیر کتک هستند یا طلاق گرفتند. اولش گفتم باید عاقلانه فکر کرد

چند سالته شما عزیزم؟ حس بدی داشتی کنارش؟ دقیقا حست چی بود؟ خنثی یا تنفر؟ انقد خوب هس که نخوام رد ش ک ...

ببین من از نظر قیافه خیلی ازش سر بودم اما اونم پول ومقام داشت کنارش معذب بودم دوست نداشتم باهش راه برم تو خیابون چطوری بگم به دلم نبود در کل

ببین من از نظر قیافه خیلی ازش سر بودم اما اونم پول ومقام داشت کنارش معذب بودم دوست نداشتم باهش راه ب ...

میفهمم چی میگی، این چیزا رو نمیشه دقیق توضیح داد، دلیِ و حسی، همش م توضیح دادنی یا اینکه منطقی نیس... 

علاقه چرا عادت. مگه محتاجم. چون مقایسه کردم دیدم تو تمام سختی ها پشتمه از خودش میگذره برای من و.... ...

عاقلانه فکر کردم، ولی دلم رضا نیس، چیکار کنم به زور که نمیشه کسی و خواست 

من 

چون به اجبار بوده.مجبورم کردن

سعی کردم با مشکلات زندگیم کنار بیام.بعضیاشون تاوان اشتباهات خودم بود که پذیرفتم و تا جایی که بتونم باهاشون مبارزه میکنم که نبازم.بعضیاشون هم فقط به دست خدا حل میشه و من عاجزم.و مطمئنم روزی خدا دستمو میگیره...خدایا شکرت..هزار مرتبه شکر که جواب سختی ها و رنج هامو به موقع میدی

من چون به اجبار بوده.مجبورم کردن

من کسی مجبورم نمیکنه، ولی ضعیف م دیگه طاقت فشارها رو ندارم، خودم، خودم و دارم مجبور میکنم، انقد که خانواده و همه دوس دارن ازدواج کنم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز