2777
2789

یک هفته بود همدیگه رو ندیده بودیم رفته بود مسافرت بعد ۷ ساعت رانندگی کرده بود ساعت ۷ شب روز یکشنبه رسید شهرمون میدونست اون ساعت من تو سرویس محل کارم هستم به من پیام داد که وقتی رسیدی یه لحظه وایسا نرو بالا فلان چیزو بهت بدم برام درست کنی(مستقیم رسیده بود شهر و حتی هنوز خونه هم نرفته بود اینو بهانه کرده بود منو ببینه)منم نوشتم براش اوکی و ارسال کردم پشتش نوشت برو بالا نمیخواد بمونی بازم نوشتم اوکی (البته بابت موضوعی یه مقدار ازش ناراحت بودم) دیگه کل دیروز رو هیچی جواب پیامامو نمیداد کفریم کرد گفتم این چه وضعیه و چرا جواب نمیدی چیزی هست بگو بدونم خلاصه نگووو از شب قبلش دلخوره که چرا بهم گفتی اوکی، اوکی پاسخ من نبود و خیلی دلخور بود منظورش این بود ذوقتو نشون ندادی تو ذوقش خورده بوده و رفته بود بهش گفتم حالا بیا ببینمت دیشب اومد واااای چنان قهریییی گرفته بود تا نیم ساعت اصلا نگاه بهم نمیکرد🥺😅

نمیدونستم پسرا هم این شکلی هستن و بهشون برمیخوره 

با عجقاتون‌قهر میکنید واسه ما تعریف ميکنيد؟😡

چرا خوش خوشاناتون‌ با عجقاتونو واسع مت تعریف نمیکنین ؟ 

روزهاست چشمِ امیدم به لطفِ اجابتِ توست💔 ، ناامید نخواهم شد ، تا در بگشایی ...ای مهربان.💕برای پرواز در ارتفاع بالا ...بالهای قوی لازم داشتم ،رنج هایم را نگریستم به شادی هایم فکر کردم..به عبور و مرور  آدمها در زندگیم ... و آنگاه بود که دریافتم به هیچ کس جز خدا اعتماد نباید کرد. سراسیمه به سمتی بازگشتم که نشانی او بود...پذیرفت مرا دست بلاکیف مهربان ش را حس کردم ، و حالا نیک میدانم برای پرواز بایدکه ،بالهایم را تمرین میداد .هیچ چیز در زندگی اتفاقی نیست. 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خوش خوشانمون تعریف کنیم تعلیق میشیم🤣🤣🤣

 نامردا 😂

روزهاست چشمِ امیدم به لطفِ اجابتِ توست💔 ، ناامید نخواهم شد ، تا در بگشایی ...ای مهربان.💕برای پرواز در ارتفاع بالا ...بالهای قوی لازم داشتم ،رنج هایم را نگریستم به شادی هایم فکر کردم..به عبور و مرور  آدمها در زندگیم ... و آنگاه بود که دریافتم به هیچ کس جز خدا اعتماد نباید کرد. سراسیمه به سمتی بازگشتم که نشانی او بود...پذیرفت مرا دست بلاکیف مهربان ش را حس کردم ، و حالا نیک میدانم برای پرواز بایدکه ،بالهایم را تمرین میداد .هیچ چیز در زندگی اتفاقی نیست. 

آره جدیدا اینجوری شده

واسه منم سر این که برای تولد رفتن اول با دوستم هماهنگ کردم قهر کرده بود 😐

بهش گفتم بسه پرنسس علی نشو😂

برای سلامتی مادربزرگم حمد بخونی خوشحال میشم🫀🙃
چه ربطی داره خب اونا هم دل دارنحالا جای قهر فحش میداد از نظرتون خوب بودهمیشه یه چیزی دارین برای انتق ...

وا

من انتقاد نکردم خب پسرایی که قهر میکنن بهشون میگن پرنسس دیگ چرا ناراحت میشی

 بیخیال از هر خیال🌱

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز