ماهردو کارمندیم انقد مشغله داریم شاید همو هفته ای یه بار یا دوهفته یبار یکی دوساعت ببینیم چندوقته یابه زور بیرون میاد یا وقتی میاد همش جایی ک میشینیم درو دیوار نگاه میکنه و چرت و پرت میگه
اونروزی دانشگاه کار داشتم اونم خوابگاه بود گفتم من میام توروهم میبینم
وقتی رفتم بااینکه استادم نبود گفتم فقط برم اونو ببینم مریضم بودم دوباررفته بودم دکتر
توی سوز سرما رفتم بهش پیام دادم که من اومدم دانشگاه ۴ساعت رفتم توی محوطه نشستم گفتم همینطور ک منتطر استادم هستم ببینم واسه این چقدر مهمم از ساعت یک تا ۵ هیچ هبری نشد اومدم خونه و گوشیمو خاموش کردم...یه هفته اخم و تخم کردم ی کلمه محبت آمیز نگفت هیچ کاری نکرد از دلم دراره خودم آشتی کردم
امروز صبح زنگ زد وقتی یکم صحبت کردیم بهم گفت کی تورو میگیره
هیچی نگفتم
۷ساله باهاشم درسته هیچ خواستگاری ندارم ولی اون فک میکنه همه رو بخاطر اون رد کردم