ازدواجشون از اول هم اشتباه و بدون تحقیق بود..باید صبر میکرد تکلیف زنده بودن نبودن باباش معلوم بشه بعد..عجله کرد
هر کسی یا روز می میرد یا شب،من شبانه روز...گوشهایم را میگیرم.. چشم هایم را می بندم..زبانم را گاز میگیرم..ولی حریف افکارم نمی شوم..چقدر دردناک است فهمیدن..خوشبحال عروسک آویزان به آینه ی ماشین! تمام پستی بلندی های زندگی اش را فقط می رقصد..کاش زندگی از آخر به اول بود..پیر بدنیا می آمدیم..آنگاه در رخداد یک عشق جوان میشدیم..سپس کودکی معصوم میشدیم ودر نیمه شبی با نوازش های مادر آرام می مردیم...
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
حالا چجور کار پیدا کرد رفت پیش یکنفر یه نامه بهش دادن شد معلم
پارتی ،پارتی .آی اون محموله فرخ واسشون نون کرد آی نون کرد
شاه رفته مملکت شاپور میخواهد چکار، کله ی بی مو گِل سرشور میخواهد چکار___آنکه سهم فارغ التحصیلی اش بیکاری است ، انتخاب رشته و کنکور میخواهد چکار___دزدها بارشوه چون از هر دری رد میشوند ، پس دم در افسر و مامور میخواهد چکار___زاهد ما حاصل انگور کشور را خرید ، یک مسلمان اینهمه انگور میخواهد چکار ___کشوری که هست در آن ساز و موسیقی حرام، در سرود ملی اش شیپور میخواهد چکار___هرچه میخواهد دلتنگت بگو شاعر ولی___خواندن یاسین به گوش خر نمی آید به کار
کیمیا از اول عاشق پیمان بود از لج پیمان رفت با ارش آرش بهترین زندگی تو زمان خودش برای کیمیا مهیا کرد اما ارش بد شانس بود تاوان کارهای پدرش فرزانه خواهرش پس داد و اونا هم اینو ول نکردن تا جدا شدنش از کیمیا ببینن ارش همون اول آزاده رو دختر خودش دونست و اشتباه کرد اون از مادرش جدا کرد چون امانتی کیمیا بود نه ارش ولی بازم به لطف آرش بهترین دانشگاه ها رفت و دکتر شد اخرشم ارش به خاطر نجات جون کیمیا مرد کیمیا مادرش از ارش همش طلبکار بودن کیمیا بیشتر دوست داشت با دوستانش