2777
2789

اینستا اشنا شدیم 

پنج ماه بعد تو شهرما همو دیدیم 

یماه بعدم اومد خاسگاری 

هردو هم زمان از هم خوشمون اومده بود

برایِ اصیل بودن کافی ست که دروغ نگویی، آغازِ اصالتِ خوب همین است که نخواهی چیزی باشی که نیستی.

اشناییمون مجازی بود اولین بار ک همو دیدیم کافه رفتیم و عاشخ شدیم اول اون خوشش اومد عکسم پروف بود😁

ماهی ها گریه شان دیده نمی‌شود . . . ! گرگها خوابیدنشان ، عقابها سقوطشان و انسان ها درونشان . . .👌🏻

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اولین بار تو کافه

گمونم همسرم عاشق شد ولی حسی که من داشتم این بود که دلم گیر کرد پیش نجابت چشماش

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

اینستا اشنا شدیم پنج ماه بعد تو شهرما همو دیدیم یماه بعدم اومد خاسگاری هردو هم زمان از هم خوشمون اوم ...

یعنی تو کامنتایی که زیر پستا میزارن مثلا همو ریپ میزنن و دوست میشن؟؟

پشتیبان گروه * ۴ * ستاره           وزن فعلی  ۷۲    هدف ۶۲           مادر ای زیبا ترین شعر خدا..... روحت شاد😔

همسرم منو اولین بار دید و رسما عاشقم شد با یه نگاه

چند باری رفته بودم محل کار داییم ،همسرم مدیر اجراییش بود

ولی من ندیدمش

بعد از داییم خواست که به من معرفی بشه

دیگه چند وقتی باهم در ارتباط بودیم و بعد نامزد کردیم

اوایل دوسش داشتم ولی به مرور هی بیشترو بیشتر شد

الان دیوونشم یعنی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز