سلام
من شهریور تولد گرفتم واسه یک سالگیه دخترم و همه فامیل رو دعوت کردم یه روز قبل و یکی از جاریام سه چهار روز بود رفته بود خونه مامانش که از شهر ما نیم ساعت راهه تا اونجا و خلاصه این نیومد تولد دخترم ـ
حالا پری شب برادر شوهرمم زنگ زده به شوهر که قرار جمعه واسه دخترش تولد بگیره ینی امروز میگه میاید و کادو هم یادتون نره ،بعد شوهرمم گفت شما که نیومدید تولد دختر من ماهم نمیایم بعد امروز منو دخترم حاضر شدیم که بریم شوهرم زنگ زد به من گفت خودم میام دنبالت میرسونمت خوا سرده دخترمم مریضه منم منتظر شدم اومد و گفت لازم نکرده بری منم گفتم بد میشه گفت نه چجور اونا رو شون میشه نمیاین نیم ساعت راه بود از خونه مامانش تا اینجا اگه میخاست میومد گفت تو هم میگی دخترم مریض بود نتونستیم بیایم