من قبل از ازدواجم دو سال با یکی دوست بودم اومد خواستگاری پدرم مخالفت کرد و به هم نرسیدیم ، از قضا پسرخالم رفت خواهر همونو گرفت من تو این ۷ سالی که ازدواج کردم این آقا رو تو ازدواج پسرخالم و دخترخالم و اقوام خیلی میبینم و به زور جلو خودمو گرفتم که باهاش تماسی نگیرم ، ولی امروز متاسفانه این کارو کردم البته به بهونه یه سوال الکی 😥😥😥😥😥 بخدا عاشق شوهرمم ولی دلتنگ اینم میشم ، الان از عصر مغزم داره می ترکه انقدز فکر کردم از یه طرف میگم خیانت کردم به شوهرم ( بخدا یه کلمه حرف محبت آمیز نگفتیم ، فقط حال و احوال بود ) از یه طرفم میگم نکنه به کسی بگه ( اینو به خودش گفتم ، گفت همونقذر که این حرف واسه تو ضرر داره واسه منم داره آبروم میره ، اونم زن و بچه داره ) توروخدا آرومم کنید خیلی پشیمونم دوستدارم همین الان به شوهرم بگم سرمو ببره راحت شم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
عزیزم خیانت از همین جاها شروع میشه اولش حال و احوال پرسیه بعد اون زنگ میزنه بعد تو بعد کم کم عادت میشه و دوباره وابستگی
خیلی اشتباه کردی کاش مسدودش کنی این راهی که رفتی بیراهس
از سال ۹۶عضوم اما برای بار دهم با دهمین شماره تعلیق شدم چون حرف دلمو گفتم و به مزاج نینی سایت خوش نیومد(به کسی هم توهین نکردم)😂این دفعه سعیمیکنم جلو خودمو بگیرم🙊