2777
2789

غذا گذاشتم رفتم سر کار وقتی برگشتم دیدم افتضاحه معلوم بود کسی نمیخوردش اعصابم ریخت بهم که چرا حروم کردم موادو 

بعد همسرم اومد هنوز نچیشده بود که چقد بده 

فقط گفت وای چقد زیاد پختیو ..... داشت غرغر میکرد که چرا زیاد میپزی و 

منم چون از قبل ازش به دل داشتم 

چون حتی خوبم باشه غذا اصلا تشکر یا اینکه تعریف کنه نیست کلا نخورده شروع میکنه ایراد گرفتن که زیاده شوره چیه 

منم قهر کردم قابلمه رو گذاشتم پیششونو رفتم حیاط دیگم نیومدم تو 

بعد دیدم بهش بر خوردو رفت از خونه بیرون و قهر الان شدید 

ولی اون نمیدونست غذام بدمزس 

حالا موندم کار من اشتباه بود یا اون 

مشکل از منه واقعا ؟ 

ننیدونم ولی با زبون آروم و لحن خوب جمعش میکردی ارزش ناراحتی نداشته

میدونی جهنم چیه؟میگن موقع مرگ چیزی که هستی چیزی که میتونستی باشی رو ملاقات میکنه.   و هیچ چیز جهنمی تر از اون لحظه نیست!...🌋

من بتو حق میدم چون هیچ خوشم نمیاد از مرد ایراد گیر غرغرو

جنگل رو به فنا بود ولی درختها هنوز به تبر رای میدادند چون تبر درختان را قانع کرده بود که او هم یکی از انهاست زیرا دسته او هم از چوب بود..

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

دست پیش گرفتی پس نیافتی همینه ها

خدایا «حیات» ما رو چنان قرار بده ک در « ممات»ما «مردم» اندوهگین و«هرزه‌گان»شادمان شوند.                                               وهذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان!                من هموطنانی در ترکیه ،سوریه،یمن،امریکا،فلسطین،عراق ،فرانسه ،لبنان و... دارم و بیگانگانی در شهرهای ایرانم                                      💔همین قدر تلخ💔.                              
ننیدونم ولی با زبون آروم و لحن خوب جمعش میکردی ارزش ناراحتی نداشته

شوهرمن پشت تلفن با پدرش داشتن به خانوادم بی احترامی میکردن پدرشوهرم میگفت اتفاقی شنیدم شوهرمم فهمید شنیدم هیچی نگفتمش دلم میخاد یکاری کنم 😔

فدای سرت غذات بد شد،مگه هر روز باید غذا خوب بشه. وقتی این اتفاق برای من می افته میگم فردا همچین موقعی اصلا خودم هم یادم نیست غذام چی بوده که حالا الکی ناراحت باشم.

ولی ناراحتی شما شاید به علت خستگی، دلخوری, توجه نکردن به زحماتتون بوده.

فدای سرت غذات بد شد،مگه هر روز باید غذا خوب بشه. وقتی این اتفاق برای من می افته میگم فردا همچین موقع ...

دقیقا ناراحتی من از همین شد 

چون فقط ککم و کسری ها دیده میشه هیچ وقت نخاستن تعریف کنن

چه لوسه شوهرت چه مشکلی از تو باشه بلاخره پیش میاد


داغونم کرده اعصاب نزاشته برام 

سر کوچکترین مساله  میریزم بهم خودمم نمیتونم خودمو تحمل کنم چه برسه بقیه

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز