من چند ساله که عروسشونم و توی این چند سال جز فضولی کردن و دخالت و دعوا راه انداختن و ایراد گرفتن از من و بچه هام چیزی برام نداشتن من خودم میدونم مقصر خودمم چون خودمو خیلی باهاشون صمیمی نشون میدادم اجازه هر حرف و شوخی رو بهشون دادم الان دیگه طوری شده که اگه من بخوام توی جمع یه چیزی بگم زنگ میزنن به شوهرم پرش میکنن شوهرم هم بی نهایت وابسته به خواهر برادراشه حتی شده از من میگذره فقط اونا اوکی باشن الکی جلوم ازم دفاع میکنه ولی جرعت حرف زدن به اونا رو نداره و همیشه بعد یه مدت که رفت و آمدم رو قطع میکنم خودش بدخلق میشه میگه باید بهشون سر بزنی .بعد الان من خونم جداست اجاره ایه .تو حیاط خونه پدرش خونه درست کردیم که فقط باید حیاط و در خونه رو جدا کنیم پولش هم آمادس اما خانوادش اذیت میکنن بهانه میارن و خودش همش میگه صبر کن الان شش ماهه که خونم از داخل آمادس فقط حیاط و دستشویی مونده که جدا بشه همیشه هم میگن یه هفته صبر کن یک ماه صبر کن تا شد شش ماه .الان با خانوادم صحبت کردم که با وجود حیاط مشترک برم بشینم و خانوادم با نارضایتی بلاخره راضی شدن ولی شوهرم میگه یه هفته دیگه صبر کن چون برادر شوهرم توی یکی از اتاق هام نشسته با اینکه خونه داره ولی بازسازی نیاز داره من بهش میگم قبلا بهانتون حیاط بود الان که راضی شدم الان بهانت برادرت که خجالت میکشی بهش بگی برو توی خونت بعد بهم گفت کدوم از خانوادت تو گوشت خونده منم گفتم هیچکی( واقعا هم همینه) ولی خیلی بهم برخورد من هم از ناراحتی الکی بهش گفتم الان زنگ میزنم به برادرت بهم میگه اگه زنگ زدی میفرستمت خونه آقات الان موضوع رو خانوادم فهمیدن خانوادم هم تهدیدم کردن ساکت شو صبر کن وگرنه قبل شوهرت خودمون میایم میبریمت و بچه هاتو به شوهرت میدیم (یکی از دلایلی که میخوام برم تو خونه جدید اینه که خیلی تو خونه اجاره ایم تنهام کسی پیشم نیست و من با دو بچه کوچیک خیلی اذیت میشم و کلا خونم حیاط دار نیست و اونجا که برم بچه هام با خانواده پدریشون بازی میکنن و البته بگم که با هم عروسم خیلی خوبم اون بنده خدا 40 ساله عروسیشونه و کسی بهش احترام نمیزاره و قدرت انجام دادن کاری رو توی خونش نداره )
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
البته بگم شوهرم آدم خوبیه و شغل خوبی داره و اخلاقش اگه دعوا نشه و از خانوادش چیزی نگم و بهش نگم که بمون خونه خوبه ولی بیش از اندازه به خانوادش اهمیت میده و بیشتر وقتش رو پیششون یا پیش دوستاشه و زیاد توی خونه نمیمونه که برامون زیاد وقت بزاره
همه بهم میگن ولی خودم دلم یه تغییر میخواد تو زندگیم دلم میخواد به آرزوهام برسم به خونم به وسایلم به ...
پدر و مادر شوهرم خیلی آدمای خوبی بودن خدا رحمتش ون کنه خیلی دوسم داشتن و هوامو داشتن اما دختراشون زیاد منو نمیخوان البته نه فقط من بلکه تموم عروس هاشون رو
علت اسم کاربریم برای اینه ک هراسمی وارد سایت کردمقبول نکرد😑منم مجبور شدم اینو بزارم😏وگرنه ک حالم از گلزار بهم میخوره ،نه کراشمه نه ازش خوشم میاد🤦🏼♀️. 🧡❤️💚اگه وقت داشتی،اگه دوست داشتی، منم عین خواهرت🥰برام یه سوره کوثر بخون🧡💚❤️
آره اول شوهرم گفت 3 روز میمونه ولی رفتم دیدم اتاق رو چیده و الان سه ماه گذشته نرفته با اینکه خونش میتونه زندگی کنه ولی شوهرم هیچی نمیگه و من جرعت حرف زدن ندارم
آره اول شوهرم گفت 3 روز میمونه ولی رفتم دیدم اتاق رو چیده و الان سه ماه گذشته نرفته با اینکه خونش می ...
چه شوهر بی عقلی داری😑 اون دیگه جا خوش کرده. تا نگی پا نمیشه
علت اسم کاربریم برای اینه ک هراسمی وارد سایت کردمقبول نکرد😑منم مجبور شدم اینو بزارم😏وگرنه ک حالم از گلزار بهم میخوره ،نه کراشمه نه ازش خوشم میاد🤦🏼♀️. 🧡❤️💚اگه وقت داشتی،اگه دوست داشتی، منم عین خواهرت🥰برام یه سوره کوثر بخون🧡💚❤️