بعد امضای مرداد شوهرم
یک خاستگار دارم پسرخالهام 😊
همون خاله ای ک پسر بزرگشونگرفتم
پسر دومی که شنیده بود تو بچگی من پسرداییم دوست دارم
همون خالم ک الان پسردایی عزیز ما دامادش هست
پسر خاله سی سالشه و مجرد
خالم گفت دی جدا شدی فروردین بعد عید. فطر. و عقد من قبول نکردم
گفتم اون مجرد من یازده سال خانه دارو.. ازدواج
غیر ممکنه
گفت اون راضیه از بچگی تورمیخاد
گفتم نه
مهندس هست و تو شرکت کار میکنه 🤧
ی خاستگار دیگم دارم ۳۳ سالسه خونه ماشین پاره مکانیک غریبس
اسنپ گرفتیم از شورا تا دادگاه تو ماشین با تلفن حرف میزدم فهمید میخوام جدا بشم
بعد مودبانع زنگ زد شماره بابا یا مامان خاست برای ازدواج
و همش پیگیر هستن
خودشم معرفی کرد خونه ماشین دارم زنم مرده سرطان داشته. س تا بچه درم بزرگه ۱۱ سالشه پسر و دو تا دختر 😐
من هول ازدواج نیستم اما خب تو این تایم از مرداد تا الان اینا رو شنیدم و همین پسر همدانی گفتم و شنید نصیحت میکرد عیب ندارع گریه نکن
فوقش بگو نه
اما بهم برخورد ی مرد با س تا بچه بیاد
یا پسر خالم چرا باید بگه
زشته واقعا
نمیدونم
اینا هم گفتم ناگفته نماند چیزی