میگن چرا نمیآید دیر ب دیر میآید 5 شنبه جمعه کلا بیاید اینجا بمونید....
منم با فعل جمع باهاشون صحبت میکنم صمیمی نمیشم(با وجود اینکه همیشه اصرار داشتن راحت بااااش) الان دوستم ندارن چون صمیمی نمیشم
هرچند اجازه دخالت هم ندارن و کاری باهام ندارن
فقط از وقتی عروسی کردم دائما میگن زود ب زود بیاید چرا نمیآید
من جواب ندادم و ب همسرم چیزی نگفتم اصلا
و کار خودمو میکنم هر وقت دوست داشته باشم میرم خونشون
ولی این همه دستور دادنشون عصبیم میکنه
بپرسید لطفا چیکار کنم