خیلی اذیتم میکنه تو همه چی ناخون گرفتن غذا خوردن خوابیدن حموم رفتن لباس پوشیدن دستشویی رفتن سر همه چی قصه داره
الانم که داره میره پیش دبستانی دو ماهه هر روز صبح داستان دارم
امروز صبحم صبحانه نمیخورد
شوهرمم دیرش شده بود دیگه نخورد و رفتیم تو راه پیش دبستانی گفت گشنمه شوهرم گفت میخوای براش کیک و شیر بگیرم بخوره اونجا؟
بعد پسر من یه بار براش یه کاری بکنی دیگه متوقعه که همش انجام بدی
اگه میگرفتیم دیگه صبحانه خونه نمیخورد میخواست بگه از بیرون بخریم
نه که نخرم ولی نه برای صبحانه حالا بعضی وقتا میان وعده بخوره ایراد نداره
حالاالان دارم از عذاب وجدان میمیرم اعصابم داغونه