2777
2789
عنوان

دلم برای خاطراتم تنگ شده

76 بازدید | 3 پست

یه بار دانشجو بودیم با دخترداییم تو یه دانشگاه

هردومون تیپ زده بودیم و عینک دودی و .....( اون موقع ها عینک دودی خیلی خفن بود)😅

خودمونو حسابی گرفته بودیم داشتیم راه میرفتیم، یه دفعه من افتادم تو یه چاله عمیق🤣🤣🤣 چاله تا سرم بود🤣🤣🤣


داستان زندگیم رو بخون.....

 دستمو از چاله اورده بودم بیرون که دخترداییم کمکم کنه بیام بالا.... دخترداییم از شدت خنده نمیتونست کمکم کنه🤣🤣 اون بالایه چاله میخندید، من تو چاله میختدیدم...🤣🤣 یه نیم ساعتی طول کشید تا بیام بیرون🤣🤣 تا نصفه دخترداییم میکشیدم بیرون، دوباره از خنده ولم میکرد من میوفتادم پایین🤣  بعد که اومدم بیرون دوباره عینک دودی زدم به راهمون ادامه دادیم😎😎😎

داستان زندگیم رو بخون.....

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز