یکی بیاد دستخط مسئول داروخانه رو برای من ترجمه کنه 🥴🥴 واجبه🙏🏻

sety_s

عضویت: 1400/05/21

تعداد پست: 3193

یاخدا

1403/08/16

|

23:34

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

shadenal

عضویت: 1402/10/20

تعداد پست: 4638

اینو کاشف دست خط میخیم نمیتونه بخونه چ برسه ب ما

اگر ماندگاری ندارید، یادگاری نذارید.

1403/08/16

|

23:34

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

دوست_قدیمی_شما

عضویت: 1387/06/18

تعداد پست: 44847

شب بچشم بمالید

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

1403/08/16

|

23:35

2 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

طلاpar

عضویت: 1401/03/17

تعداد پست: 4357

فقط اون شب و تونستم بخونم😐

1403/08/16

|

23:35

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مادام_ایکس

عضویت: 1402/07/27

تعداد پست: 5034

عقده ایای روانپریش میمیرن یکم بهتر بنویسن... 

#خلیج_همیشه_فارس | ناتانائیل، بکوش که عظمت در نگاه تو باشد نه در چیزی که به آن می نگری...ناتانائیل، تنها خداست که نمیتوان در انتظارش بود. در انتظار خدا بودن یعنی در‌‌‌‌ نیافتن اینکه او را هم اکنون در وجود خود داری...✿✿✿ _ بخشی از کتاب مائده های زمینی اثر آندره ژید

1403/08/16

|

23:35

2 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

دوست_قدیمی_شما

عضویت: 1387/06/18

تعداد پست: 44847

💪

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

1403/08/16

|

23:35

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

زرین_ناز

عضویت: 1398/10/27

تعداد پست: 15208

شب بچشم خوندم 

لطفا کتاب‌ِ خوبِ‌ غیرِ زرد معرفی‌ کنید#عاشق_کتاب علاقمند ب رمان‌های روانشناسی طور هستم کتاب‌هایی ک آشنا هستم کوری_دختری از جنس خاک_کیمیاگر_جز از کل_کتاب دزد_بلندی های بادگیر_دختریکه ماه را نوشید_ما تمامش میکنیم_خطاب به عشق

1403/08/16

|

23:36

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

غزل4باران

مدیر استارتر

عضویت: 1398/03/08

تعداد پست: 2346

شب بچشم بمالید

آفرین رمز گشایی شد😍😁

ولی کلمه آخرش یه چیز دیگه اس انگار

او پروردگار غیر ممکن هاست و تو برای ممکن ها گریه میکنی ؟؟؟؟                    

1403/08/16

|

23:37

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

atefeeeeeh

عضویت: 1399/11/27

تعداد پست: 13159

اینو حتی خودشم نمیتونه بخونه اگه ببینه😐

 من ومهران عاشق نی نی م عاشق دوقلو بودنشون یدونه پسر یدونه دخترولی خدابهمون نمیده نمیدونم چرا بازم امید دارم که مامان میشم گاهیم نا امید🥺💔 دعام کنین که من و مهرانم  صاحب دوقلو شیم اونی که دلمون میخواد🙂❤    عمه و خاله شدم حالا وقتشه مامان بشم..پروفم آرزومه🥲                                     💚السلام علیک یا صاحب الزمان (عج) 💚                  

1403/08/16

|

23:37

2 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مامانمهرادم92402

عضویت: 1402/01/12

تعداد پست: 8537

شب بچشم فقط همینو تونستم بخونم آخری هم بمالید هست گمونم

برای خونه دار شدنمون و سلامتی بچه هام صلوات بفرستید هرکس فرستاد بگه منم بفرستم

1403/08/16

|

23:37

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

غزل4باران

مدیر استارتر

عضویت: 1398/03/08

تعداد پست: 2346

فقط اون شب و تونستم بخونم😐

همونم چون میدونیم معمولا شب باید استفاده بشه😂

او پروردگار غیر ممکن هاست و تو برای ممکن ها گریه میکنی ؟؟؟؟                    

1403/08/16

|

23:38

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

دوست_قدیمی_شما

عضویت: 1387/06/18

تعداد پست: 44847

آفرین رمز گشایی شد😍😁ولی کلمه آخرش یه چیز دیگه اس انگار

نه همون بمالید هست

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

1403/08/16

|

23:38

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

طلاpar

عضویت: 1401/03/17

تعداد پست: 4357

آفرین رمز گشایی شد😍😁ولی کلمه آخرش یه چیز دیگه اس انگار

بمالد احتمالا😅

1403/08/16

|

23:39

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

دوست_قدیمی_شما

عضویت: 1387/06/18

تعداد پست: 44847

یعنی لااقل پنجاه ساله که "بچشم" رو سر هم نمینویسند تو کتابها ! مال عهد ماموته داروخونه داره!

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

1403/08/16

|

23:39

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب