از مادربزرگم حس خیلی بدی میگیرم

مادرایی که به هر دلیل انتخاب میکنن یا محبورمیشن بچه روول کنن دیگه هیچوقت نباید به زندگی اون بچه برگردن تجربه ثابت کرده بیشتر وقتا این برگشت ناخوشاینده مثل عضو پیوندی یا مصنوعی پس زده شده میشن واسه هم روان همو ازار میدن با اینکه نمیخوان 

دیدم که میگم 

اغفالش کن 

ازش یه مامان بزرگ شیک لاکچری بساز که بزن و برقص کنه آرایش کنه باهم برید دور دور و... 

اینجوری دیگه معذب نیستید اون موقع در عذابید که چرا این زن اینقدر جلف هست    

کوفته 

ااخه اسی بیچاره رو تصورش کردم بخاد بره تا دسشویی و بیاد بیرون میشینه ب رفتن و اومدنش زل میزنه،یا بخاد ی چیزی بخوره خیره میشه 

جوونی دخترشو تو شما می‌بینه و فاصله‌ها نمی‌ذاره احساسشو بروز بده.

مادرشوهر من چرا نگاه نمیکنه برام سواله؟😆 حس میکنم از قصد اینجوری میکنه حواسم نیست نگاه میکنه😁

پدر بزرگت هم مقصر ک طلاق داده

حق داری منم دقیقا این تجربه رو دارم البته نسبت به مادربزرگم نه دو سه نفر دیگه . اما چاره ای نیست باید صبر کرد . نمیدونم چرا مامان ها با ما بد رفتاری میکنن منم تو اون زمان از اون آدما متنفر بودم و از وقتی می‌فهمیدم میخان بیان تا وقتی میرفتن استرس داشتم و ناراحت بودم وقتی میرفتن خوشحال ترین بودم . 

بابام یه خاله داشت خیلییی پولدار بود زن خان بوده اما بچه نداشت . تنها تصویر پیرزن بداخلاقی ک یادمه اونه .همیشه مینشست ببخشید همش با تف لباشو خیس میکرد لباش غنچه بود هی تف میداد بیرون دوباره میبرد تو مثل بچه ها😫😫🤧😂😂 بعد ماها که بازی میکردیم دعوا میکرد . کلا اعصاب بچه نداشت 

مادربزرگ من یک ماه می اومد خونمون دعوا مینداخت ما رو هم فحش میداد میرفت الان گور ب گور شدراحت شدیم😂 الان پولاشو عموم داره میخوره خیر نبینن بچه های عموم👹👺💀☠️

دوست من کلا پیش مادربزرگش بزرگ شده بود تا ۲۵ سالگی . انگار قبلا ک خونه مادر بزرگش زندگی میکردن خیلی وابسته ی مادر بزرگه بوده بعدها ک پدرش خونه جدا گرفته این باهاشون نرفته هرکار کردن

خلاصه با اون بزرگ شد اما همیشه اونو مادرش میدونست .مادر خودشم مامان صدا میزد اما اون فوت کرد خیلی دختره ناراحت بود سر مادر خودش اون همه ناراحت نبود