دکتر قلب
همسرم نوزادمونو داشت رفتم خودم حتی زنگ نزد پیام هم نداد اومدم دیدم خوابیده خیلی ناراحت شدم گفتم یه زنگ نزدی نپرسیدی گفت چی شد گفتم دارو داد بعد هیچی نگفت رفت خوابید چند ساعت بیدار شد بی محلی کردم یه بار اومد سمتم.
گفت چی شد گفتم گفته نامنظمه دارو داد
بعد دیگه هیچی نپرسید به بقیه کارها و زنگ زدن به خونوادش...
منم واقعا ناراحتم چون برای یه سرماخوردگیش دق میکردم اومدم آخرشب بهش گفتم خیلی بی عاطفه ای و....گریه کردم
میگه برو عقده ای معلوم نیست خونتون رفتی چی بهت گفتن بهت من تلخی کردم ولی توقع داشتم دلداریم بده حرف بزنه باهام حتی اگه عصبانیییببی هستم
بگید کجای حرفم اشتباهه؟؟؟؟ چند ساعته گریه میکنم