منو پدرم قبل عید یه درگیری داشتیم چون یه هفته به عید بود گفتم نزنمش.دعوا سراین بود که بددهنی کرد و تف کرد تو سفره من فقط بشقابشو برداشتم کوبیدم تو سرش(ادم خوبی نیستا برادرمو تشنجی کرده خواهرمو با ابجوش سوزونده یه سمتش چروکه دکتر هم نبرد اونموقع گوشت اضافی اورد شونش تا وسط پشتش،اونیکی خواهرمو کتک زد بچه هشت ماهشو کشت اینا یه بخشی از کاراشه که زمان زوردار بودنش میکرد)،خلاصه بعد یکساعت من رفتم بالکن پله هاشون به پایین شیب بد داره قدیمیه خونه این اومد منو هل داد بدجور دستمو شکوند لبم ترکیده بود و پشت سرم باد کرد یادمه کلا یه لحظه گنگ بودم.چون شل وایستاده بودم.
بعد ازاونموقع تاااازه دادگاه رای دیه داده.
من درسته شوهرم وضعش خوبه ولی بابام برا نون شبش هم مونده واقعیت. خواهرام ازدواج کردن. یه برادرم تشنجی و عصبیه کلا گوشت دور انگشتاشو انقد خورده بد شکل شدن و عملا نمیتونه کار کنه افسرده افسرده هست صداش میکنی گریه میکنه ۲۷سالشه.
ازاون کوچیکتر ازدواج کرده و داره پول جهاز و عروسی جمع میکنه. برادر کوچیکم با بدبختی و نداری داره درس میخونه ، فقط یک خواهرم مجرد مونده که کار میکنه اونم داره جهاز میخره و حقوقش درحد ۸تومنه.
من از این پدر بدتر از ناپدری بااین شرایط چجوری دیه بگیرم؟
البته اینم بگم اون بشقاب باعث کبودی شده بود و خودشم نمیدونم چیکار کرد جمعا ۱۵ از من شکایت کرد گرفت ولی دیه من خیییلی بیشتره بعد این اومد اونجا گفت من پرتش کردم پایین اولیا هستم از کشتن بدتر نیست.
بعدالان افتاده به گریه و التماس که من چهارساله برای خودم یک کت نتونستم بخرم ،به نون روزم محتاجم
حالم درگیره. الانم دارم میرم خونه مامانم یخچالش سوخته غصه میخوره نمیدونم مامانمو کجای دلم بذارم. داداشامو که معصوم نگاه میکنن این بلاشرف فقط رابطه جنسی رو بلد بوده نه اینده نگری،نه روان و روحیه بچه ها، هیچی خاک تو سرش بکنم فک کنم پول کان.دوم هم نداشته
گفته هزینه نکنم نهایت بچه میاد دیگه
