سلام بچه ها
عقدم هفته دیگه مادرشوهرم پنج روز روزه داره راهشون هم از خونمون دوره دوساله پنج روزشم میرم ولی انگار خیلی برام دیر میگذره روحم خسته میشه شوهرمم ساعت پنج ازکارمیاد یه خواهرشوهرم دارم که همش درس میخونه اینروزا حوصله خودمم ندارم چیکارکنم که نرم ؟یا حداقل یه روز دوروز شو به شوهرمم نگفتم گفتم قبول نمیکنه
روضه
برو بخاطر زندگیت
سرما بخور😷
بگو اگر برم اونجا اونارم مریض میکنم
روضه منظورته؟از منه با تجربه به تو نصیحت کاری رو که دوست نداری انجام نده نزار توقع هاازت با لا بره ،هر کاری رو بکن که دوست داری حتی اگه اشتباهه
فکرکردم باید روزه بگیری پنج روز😳
الان همه میگن روضه درسته
منم میگم روضه نه روزه
سعی کن دل درد و دل پیچه بگیری
هرروزشو نرو. بعدشم اگه خونتون نزدیکه برو و برگرد
برو نیت کن در کنار شوهرت خوشبخت باشی .
دل اونا رو هم بدست اوردی .
هم فال هم تماشا
عزیزم مادرشوهرت پنج روز روضه گرفته که ثواب بکنه
اگه عروسش بخواد اونجا اذیت بشه که فایده نداره
حالا دو سه روز اول بگو حالم خوب نیست بگو بهتر شدم روزای بعدشو حتما میام .
دروغم نگفتی حالت بده دیگه
ولی یکی دو روز بری خوبه اخر ماه صفره ثوابم داره
خداروشکر کن که شوهرت ساعت 5میاد. منکه شوهرم از ساعت 6صبح میرفت 11شب میومد ازسرکار البته در هفته سه روز تعطیل
از کسی فرار نمیکنم خسته میشم تازه همه فامیلاشونم یه جوری رفتار میکنن اخه باهاشون زیادرفت وامد نمیکنن وقتی ادمو میبینن یه جور قایمکی نگاه میکنن باور کن ادمی نیستم که خودمو بگیرم ولی چند بار شنیدم که میگن خودشو میگیره مثلا من اگه عروس خالمو ببینم خودم میرم پیشش باهاش میگم میخندم ولی دخترخاله های شوهرم منو که میبینن فقط یااز دور یا قایمکی نگام میکنن این چه رفتاری نه فقط اونا همشون
بخدا از خودم تعریف نمیکنم ولی گاهی اوقات فک میکنم حسودی میکنن خب وقتی اونجا اونارو میبینم بدم میاد که برم
