بخدا وقتی هم که میرم فامیلشون اصلا نمیان پیشم فقط یه نگاه های عجیب غریبی میکنن خب ببین منم انتظار دارم اونا بیان پیشم حرف بزنن همش فک میکنن من خودمو میگیرم مادرشوهرو خواهرشوهرمم پیش اونا میرن منم این وسط تنها میمونم تااااا ساعت پنج که شوهرم برگرده انگار میخان ادمو راه ندن راسش ازشون بدم میاد من خودم طرف خانواده مامانم وبابامم عروس های عمم وعروس خالمو که میبینم کلی باهاشون میگم میخندم رفتارشون خیلی بده
عزیزم بهت گفتم کاری رو بکن که راحتی،اصلا فک نکن کسی ناراحت بشه،شاید دوست نداشته باشی بری،گله کردن بگو نتونستم بیام،منم روزای اول سعی میکردم بسم عروس خوبه همه جا میرفتم با مادر شوهر خواهر شوهرم،فک کنم ساعت ها از این مغازه به اون مغازه ،زبون نداشتم بگم نمیام.الان خیلی پشیمونم ،اینقدر حرص میخوردم که دست چپم درد میگرفت،الان عاقل شدم،
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
