با آرزو ها و خواسته های برآورده نشدتون چه کردین

بوسیدم گذاشتمشون کنار و کارهای دیگه ای انجام دادم ک شدنی تر هستن

بله دقیقا حس شچما رو دارم اما خب سعی میکنم‌کنار بیام با شرایط زندگیم

مثل سگ یا بوق سگ؟ ناقلا 😁

فقط اینکه تواناییشو داشتم توی کنکور موفق بشم،ولی مجبور شدم تو خونه بابام مسئولیت های مادرمو به عهده بگیرم و نشد 

تنها حسرت زندگی م مدرک تحصیلی که خیلی دوستش داشتم واسه بدست آوردنش خیلی تلاش کردم و زمان گذاشتم ولی خب نشد سعی میکنم باهاش کنار بیام و خودمو قانع کنم ولی کسی رو میبینم که تونسته و شده واقعا تا مغز استخون آتیش میگیرم

مثل سگ  چه میدونم اصلا هر چی 😑😂🤦‍♀️

به چیزی که ارزوم بود رسیدم ولی بعدش قدرشو ندونستم ناشکری کردم وبرگشتم همون جایی که قبل از براورده شدن ارزوم بودم وتازه فهمیدم باخودم چند چندم .اونایی که متوجه نشدن راحتتر بگم وقتی دبیرستان بودم ارزو داشتم مهاجرت کنم متاهل که شدم همسرم تابعیت بیرون ازکشور داره وما ۳سال مهاجرت کردیم ومن اونقد زجه زدم وبی تابی کردم که همسرم کارشو ول کرد برگشتیم بعدش فهمیدم چ گندی ب زندگیم زدم شاهانه داشتم زندگی میکردم قدرشو ندونستم

ببین شاید خدا ارزوهاتو براورده نکنه ولی یه چیز بهتر بهت بده من کسی و میخواستم که همه دنیام بود تمام ارزوم بود میمردم براش حتی تا همین ۱ ماه پیش ولی خدا ادم دیگه ای گذاشت جلوم که میگم خدایا شکرت نشد وگرنه من چجوری اخلاقای گندشو یه عمر تحمل میکردم الان میفهمم دوست داشته شدن یعنی چی حتی دوسش نداشتم ولی خدا یجوری میچینه که برات جبران کنه فقط باید خودت بخوای و ببینی 

اگه من میگفتم همه چی تموم فقط همون و همه رو پس میزدم این اتفاق نمیفتاد همیشه شاکر باش مطمئن باش خدا بهترینارو برات میچینه