2777
2789
عنوان

با آرزو ها و خواسته های برآورده نشدتون چه کردین

| مشاهده متن کامل بحث + 477 بازدید | 40 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

همه اینهایی که گفتین ربطی ب سن وسال نداره سنت هرچقد باشه میتونی تیپ بزنی موهات خوشگل کنی بری مسافرت وای خدا من پیرزن های ۶۰ یا۷۰ساله رو میبینم همچین تیپ میزنن از دخترای ۲۰ساله هم خوشتیب ترن

خرمن نکاشته هامون ، چشمه نگو ... آتشفشونه...

 بشمُرید ! نداشته هامون ، هزار هزارتا کهکشونه....

  آرزو دریای شوره ، دریای شور ، زندون ماهه....

ماهیا تشنه ترینن ، روی لباشون ، آبه و آهه....

   بخت ماهیا سیاهه ....

    سکه نقره و طلا بند دل شاه و گدا ؛ گزنده ، عیبه ...

    بخشش و لطف و صفا ، مهر و وفا ؛ "سمند غیبه"...

    نازنین ! سمند و زین کن ؛ مردای مرد و گزین کن...

    نازنین ! شادی عشقو نذز دلهای حزین کن ....

   سجده خاکی ، "کمند آسمونه" ؛ برای ترک زمین ، یه جور کمین کن...

    عاشقی ستاره هزارتونه ، کی میگه دوری و دوستی چارتونه ؟....

    زخمی تیغ و ترنجه حسن یوسف ؛ شاهدم پیراهنای پارتونه.....

            گل قالی ..... گل گندم ..... پس میارن ، واسه یه چشمه هزار دریا رو مردم...

 

وطنم پاره ی  تنم ،خدایا حافظ رهبر عزیزم (سید علی)باش🇮🇷🇮🇷🇮🇷خدایا حافظ دلاور مردان (سربازان)سرزمینم باش🇮🇷🇮🇷🇮🇷.گیجید هنوز فصل تردید گذشت ان قصه که گفتید و شنیدید گذشت، داعش به چراغ سبزتان هار شده از این همه خون چگونه خواهید گذشت!!؟؟ اگه یه بار میگم جاریم وسواسه تایپک دیگه میگم شلختس، یه تایپک میگم پولداره، یه تایپک میگم اهل رفت آمد نیست، یه تایپک میگم هررهفته گردش تفریح، یه تایپک میگم حسود، نگید دروغگو بدانید و آگاه باشید بنده شش تا جاری دارم با خودم هفتا میشم 😂😂😂😂به ارزوهایم قول رسیدن دادم😌هرکی امضامو خوندلطفا برای عاقبت بخیری بچه هام صلوات بفرسته😘😘😘😘🌷🌷🌷

آرزوهای من ک مث ی دانه کشمش تو آفتاب خشک شدن ...از حالا ب بعد ببینم چی میشع

من از یک شکست عاشقانه می آیم . بگذار همه برای این اعتراف تلخ سرزنشم کنند .شکست نه برای پنهان کردن است نه برای پنهان شدن .می گویند از صبح بنویس . از آفتاب و من چگونه از خورشید بنویسم وقتی تمام وقت . باران پنجره ی چشمانم را شسته است . همه دلشان نقش های مثبت می خواهد و آدم های خوشحال . اما من گمان می کنم این خیلی خوب است ک نمی توانم ادای آدم های خوشبخت را در بیاورم .بی ستاره ام و زرد با طعم معطر پاییز .ک حضورش تنها معجزه ی لحظه های تنهایی من است . قیمت وفا شاید گران تر از آن بود ک بهانه ی دوست داشتنی زندگیم از عهده ی داشتنش بر آید . سقف اعتماد تعمیری ست . مدام چکه می کند .آغوش ترانه ها همچنان از عطر تن او ک باید پر باشد خالی ست .نمی توانم باورش کنم نه رفتنش و نه ماندنش را .مهم نیست تمام سرزنش ها را می پذیرم به بهانه ی تولد حقایق غم انگیزی ک درد را به درد می آورد و آتش را می سوزاند . خلاصه غم سنگینی ست اگر سر نخواستن دلی دعوا باشد . اما همیشه حق با برنده ها نیست . می شود در عین بازنده بودن سر بلند بود و او را از کوچه پس کوچه های دنیا گدایی کرد . قرار بود حقیقت را بگویم سخت ست . بی علاج ست . دانستنش آدم را کم کم می کشد . گریه ی شبانه می آورد . اما همین است خبر کاملا ناگوار و واقعی ست ....اون یکی رو جز من داشت ....سکوت می کنم تا ب خاک سپردن آخرین خاکسترهای آرزوی بر باد رفته ام آبرومندانه باشد . گریه می کنم باشکوه . مثل اقیانوس . بلند مثل اورست . او نمی شنود و نمی داند که ماه . خوشبختی مشترک همه ی بی ستاره هاست . یک سوال کوچک می ماند برای پرسیدن از کسی که بی پاسخ ترین سوال فکر آشفته ی من است .... چی کار کرد این دل سادم .... که از چشم تو افتادم ؟؟؟ ...اینقدر روز و شبامو خونه ی ستاره کردی.... ک ب یادم نمی مونه نامه هامو پاره کردی....

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   honye_ella  |  2 ساعت پیش
توسط   vittozahra  |  2 ساعت پیش