2777
2789

۳ روز دوتایی با داداشم رفتن مسافرت با اقوام و دوستاشون

مامانم از وقتی اومد فقط غر زد زد زد بابام فرستادیم طبقه بالا رفت بالا باز داد داد بابام زد شیشه رو شکوند بازم ایقدر غر زد گفت گفت تا رفت پایین 

خسته شدم

میگه فلانی رفته سرکار من تو حسودی نزاشتی برگ

فلانی خودش انداخته بیرون تو نگاش کردی بابامم میگه اگه نگاه بود سرکارم ۱۰۰۰ تا هست نگاه میکردم

بعد می‌چسبه به عمه هام و زندگی اونا میشه عذاب ما

دوتا داداش دارم شیشه جمع کردم شام دادمشون گقتم به مامانم

گفتم فش عروسارو میخوری آخرش بیان بگن پسرت فلانه بهانه منم حق میدم به عروست

دلم برا بابامم میسوزه میگفت یه روز خوش ندارم همش دعوا و بحث💔

شد

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

بقیه رو نگاه نکردمولی روانم ريخته به همبا داد گفتم جدا شین به خدا که مخالفتی نه از سمت منه ته از داد ...

عزیزمممم💔💔💔

گاهی در یک مکان تاریک هستی و فکر می کنی مَدفون شده ای اما در واقع تو را کاشته اند 🌱 “کریستین کین”
عزیزمممم💔💔💔

خستم

آبرومون تو خیابون در همسایه رفت

مامانم صر بار گفتم تو خلوت خودتون حرف بزن

داد نزن

آروم حرف بزن زشته

اول دلش واسه خاله هام میسوزه واسه خودمون نه

فردا واقعا نمیخام بیام خونه دارم میمیرم وجودم درد داره 

موقعی داد میزد میگفت تورخدا آروم خانواده نامزدم یهو بیان چی💔

رو منم اخلاقشون اثر گذاشته💔 منم شدم یه آدمی که فقط غر میزنم

شد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز