شوهرم نمیخواد کنارم بخوابه

اتیش جهنم رو برای خودش میخره مطمئن باش حالش بد گرفته میشه صبر کن و ببین شبت بخیر خواهر

وقت زیاده، پدرشوهر من جوونیا سالی یبار میومده شخرستان ی سر ب مادرشوهرم میزده حامله میکرده سرگرمش میکرده میرفته سال بعد برمیگشته، میرفته تهران کار میکرده خرجی هم نمیفرستاده پولاشو همه رو صرف کاباره و روسپی خونه میکرده، هر دیقه زن صیغه میکرده، الان چند سالی میشه ک خیلی ببخشید گوه زنشو هم میخوره نمیدونم چیشد چطور شد ولی الان نوکر خانه زاد زنش شده جونشو براش میده فقط صبر و تحمل و سیاست 

هرچی کمتر تو دستو پا باشی بیشتر میاد سمتت خودتو ازش دریغ کن،‌مهربونیات برای دیگران باشه بدخلقی و غرور برای همسر

نه دختر آب ببین قبل ازاومدن سرکارباچی آب میخوره تواون بخون

طفلک اون بچه

شما فقط به خودت فکر کردی

عزیزم الان...بخوره فایده نداره تو این سن برای مادرشوهرت

چرا اتفاقا داره پادشاهی میکنه اخ میتازونه 

سنش بالاست ولی سرحال و دل زنده هست برعکس پدرشونرم داغون شده با این ک دوسه سال تفاوت سنی دارن 

همه چیزم ب نام خودش زده، جفت دستاش تاارنج پر طلا گردنش اینقد پر طلاست نگرانم آرتروز بگیره 

حالا درسته جبران اون خیانتا نمیشه ولی همین ک اخر عمری اعصابش ارومه دغدغه نداره میخوره میخابه کافیه

این خانواده ها تا هستند آدم به دشمن نیاز نداره

جهنم بشه مرتیکه بی ذات

خدا به داد دلت برسه خودتو نجات بده