شوهرم سر غذا بهم چیز میگه و امروزم بهم گفت کاری نکن ک نذارم همون ی تکه نونا بخوری.....
اگ قهر میکردم میزدم و میشکست
ناچار شدم بخورم سر ما زیر انداختم
و اول بغضما قورت دادم بعد لقمه را ی تکون اندازه کف دست با گوجه خوردم ..چیزم گف..
خیلی سخته خیییلی هزار یکبارم ک پول داشته باشی ولی سخته که منت بشنوی
خوشبحال اونروزی ک خونه بابام نون خشک میخوردم بی منت....
حلالش نمیکنم