میخاد پسرم باشه یا هر کس دیگه..دوس دارم اقلا دوروز بره دوباره بیاد..
شاید چون قبلا عمل قلب باز کردم دوبار.از اونه هنوزم خوب خوب نشده 😐
چون هی باید بشینم پاشم چیز بپزم.😏😶
کلا مهمونداری یا مهمون بودن سخته دو روزه خونم نیستم خستمممممم
حق دارید خب
عمل کردید تواناییتون کمتر شده ، سنی ازتون گذشته ، شما زحماتتون رو کشیدید الان وقت استراحتتون هست
من حتی دوست ندارم شب هم بمونه خونم
انشالله هیچ وقت شب مهمون نگیرتم
متنفرم از مهمون که شب بمونه
واسه یه وعده اوکی ام بعدش کلافه میشم حتی عزیزترینم
بنظرم ما مشکل داریم که اینجوری هستیم ولی نمیدونم ریشه تو چی داره
چند سالتونه؟
شما از اول هم همینجوری بودین؟؟؟
حق داری
من دوسه ساله ازدواج کردم اصلا حوصله مهمون حتی برای به وعده ندارم
عزیزم سخته میدونم
نصف بیشتر ریشه مشکلات از خانواده شوهره
کاش بفهمن وقتی مسرشون ازدواج کرد و مسیولیت زن و بچه رو قبول کرد دیگه یاد بگیرن اونم آدمه زندگی خودشو داره نمیتونه دم و دقیقه در اختیارشون باشه
دخترشون مشکل داره با شوهرش میندازن گردن پسرا
خودشون مشکل دارن و بی پولی بازم میندازن گردن پسر و عروس
اه که چقد دلم پره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
