هم کلاسی دوران راهنماییم بود، خیلی زرنگ بود
یه دختربسیار آروم و مودب بود وساکت وبی صدا
ازدبیرستان به بعد من ازش بی خبر بودم
همین چند روز پیش داشتم بهش فکر میکردم
ولی نشونی ازش نداشتم
تازه استوریارو وخبرای شهرمونو دیدم و شناختمش
ماما شده بود
تازه 3ماه بود ازدواج کرده بود
تو راه ماموریت فوت کرد،این همه درس خوند که اخرسر هم تو راه کاربمیره وثمره زحمات چند ساله شو نبینه
روحم درد میکنه 
28سالگی که موقع مردن نیست