2777
2789
عنوان

ارتباطتون با خونواده ی همسر چطوره

| مشاهده متن کامل بحث + 279 بازدید | 68 پست
یهو که نه زنگ میزدم که دارم میام خونتون و اینکه عمه م هست خیر سرم خودش که سرزده میاد باز من یه زنگی ...

خوب دیگه اون پس بحثش‌جداست

محبت و خوبی شما به چشمشون نمیاد که هیچ

طلب هم دارن گویا

می‌دونی سعی کن از الان زیاد تو بحث شون نظر ندی و باهاش زیادی صمیمی باشی از دفه دیگه انتظار دارن از همون اول تو خونشون همیشه کار کنی دفه دیگه میگه زحمته اینارو هم بشور عادت می‌کنن به چشم کلفت می‌بینند همه اینارو تجربشو دارم خوشبخت شی😘🙂

اگه داری می‌خونی واسه سلامتیم دعا کن کردی لایک کن دلم گرم شه 🥺🙏

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

می‌دونی سعی کن از الان زیاد تو بحث شون نظر ندی و باهاش زیادی صمیمی باشی از دفه دیگه انتظار دارن از ه ...

مرسی از تجربت عزیزم

امیدوارم از این به بعد لحظات اروم تر و بهتری رو باهاشون تحربه کنی

مفید و مختصر😂

😂😂

میدونی من خیلی احترام گذاشتم ولی مادر شوهرم وخاهرشوهرام

فکر میکنن من وظیفمه توهینم میکردن..۵ سال هم رابطه نداشتم

ولی گفتم عب نداره میبخشم..ولی بازم دیدم عوض نشدن

ب شوهرم گفتم اگه دوست داری جدابشیم...رفتم قهر 

اومدم دنبالم ک گفت بخدا دیگه نمیبرمت اونجا تو نیا دیگه

خلاصه تموم شد ..خودشم کم میره چون راه دوریم

کاش میشد صداتو از پشت هیاهوی باد شنید 🙂🫠🙃🥲

اوایل خوب بودیم ولی،فایده نداشت دخالت زیاد می کردن 

مالی کمک نمی کردن عاطفی هم حمایت نمی کردن 

اختیار خونه و زندگی تو همش داشتن باید هر وقت اونا دلشون می کشید میومدن خونم هر وقت دوست داشتند ما می رفتیم خونه شون رفتارهای زشتی باهام داشتند

دقیقا همونا رو که انجام می دادم بهشون برمی خورد 

احترامی تو خونه شون نداشتم عیدی و کادو و هیجی به بچه هام نمی دادن 

دیگه کات کردم الانم خودشون هستند با دختراشون و نوه دختریشون 

خب همونا رو دوست دارند چه کاریه من خودم و اذیت کنم 

همسرم میره اونجا و لی من نمی رم

اوایل خوب بودیم ولی،فایده نداشت دخالت زیاد می کردن مالی کمک نمی کردن عاطفی هم حمایت نمی کردن اختیار ...

دیگه تلاشتو کردی برای بهبود رابطه

حتما با توجه به‌شرایطت بهترین تصمیم رو گرفتی

خداروشکر الان ارامش‌ داری

چی‌باعث میشه فکر کنن جای عروس برده آوردن؟🙄

پدر شوهرم فوت شده بود منو جاری دومیم دو هفته سر پابودیم 

پدرمون در اومد ..ینی خاهر شوهررمم نیومدن بگن کمک میخواید نمیخواید ..حتی جواب سلام پاروبزور میدادن انگار ما پدرشوهرمون کشتیم ..حتی شوهرم گذاشتن سر کار که تا چهلم اینجا باش

دعوا راه انداختم تاشوهرم راضی شد بریم خونه 

میدونی وقتی دیدم عین کلفت دارم کار میکنم شوهرمم یکسره داره میخرجه زورم گرفت..فکن من ۵ تا برادرشوهر دارم که۴ تاشون متاهلن ..فقط یکیشون جاریم کمک میکرد

اونا میخوردن میخوابیدن ...شوهراشونم خرج نمیکردن

منم خط نشون کشیدم براشوهرم گفتم یا جدا میشیم یا تو هم مثبقیه باش...خلاصه خودشم دید حرفتم درسته دیگه اهمیت نداد بهشون

من دلم سوخت گفتمخوب عذا دارن ولی دیدم ن بابا خوب غذا دولوپی میخورن خنده هاشونم دارن من بی خودی دلم سوخته


کاش میشد صداتو از پشت هیاهوی باد شنید 🙂🫠🙃🥲

پدر شوهرم فوت شده بود منو جاری دومیم دو هفته سر پابودیم پدرمون در اومد ..ینی خاهر شوهررمم نیومدن بگن ...

خوبی که از حد بگذره همین میشه دیگه

تهش میشه وظیفه

مخصوصا تو شرایط شما که میگی ۲ تا از جاریات هیچ کاری نکردن

شما بخاطر پدرشوهرت کار کردی که خدا خیرت بده

ولی بهت حق میدم که شاکی بشی از واکنش بقیه🤦🏻‍♀️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز