بچه ها یه آقایی هست در حدی که میشناسم همه چیزش خیلی اوکیه
منم شدیدا بهش حس خوبی دارم
البته خیلی وقت نیست میشناسمش احساسم بهش فقط در حد یه وایب مثبت و خوبه هنوز به درجه دوست داشتن و اینا نرسیده ولی خب همین حس مثبت هم خیلی وقت بود به هیچ پسری نداشتم
از لحاظ منطقی هم در حد شناختی که دارم واقعا معقوله
ظاهرشم عالیه
تو عنوان نوشتم خواستگار ولی فعلا اگه قرار باشه با هم اوکی شیم قرار نیست همین الان ازدواج کنیم...قراره یه مدت همو بشناسیم و اگه تفاهم داشتیم ازدواج کنیم
ولی یه مسئله خیلی بزرگ وجود داره..جفتمون الان تهران زندگی میکنیم ولی ایشون قراره با خانواده برای مدتی برن شهرستان..معلوم نیست دقیقا تا کی ولی گفته هر وقت خواستیم ازدواج کنیم تهران زندگی میکنیم یعنی کلا برنامش برای ایندش اینه برگرده تهران بمونه کلا
ولی خب این تایم اشناییمون رو قراره کلا اونجا باشه و رابطمون یه جورایی لانگ دیستنس میشه
البته گفته میاد میبینتم هر چند وقت یبار
ولی راستش من این مدل ارتباط داشتن برام خیلی سخته
از طرفی نگرانم نکنه بعدا دوباره برنامش عوض شه قرار باشه همون شهرستان بمونه
چون راستش من اصلا نمیتونم ازدواج کنم برم یه شهر دیگه
خودمم بخوام مامانم اینا اصلاااااا نمیذارن
در نتیجه میترسم مثلا یک سال تو رابطه باشم با این اقا بعد یهو جریان اینجوری شه کلا قضیه ازدواج و اینا به هم بخوره و منم که اصلا حوصله این داستانا رو ندارم تو این سن
اگه مورد معمولی بود همین اول رد میکردم ولی واقعا معقوله و خودمم حس خوبی دارم بهش
بگید چیکار کنم☹️