2777
2789
عنوان

دلم گرفته نیاز به راهنمایی دارم

167 بازدید | 27 پست

سلام شبتون بخیر

خیلی سردرگمم ممنون میشم بخونید و راهنماییم کنید دلم کلی گرفته نصفه شبی هرچی گریه میکنم اروم نمیشم

من۷ماهه باردارم و اکثر اوقات تنهام با مامانم اینا ۴۰دیقه راه دارم شوهرم شغلش ازاده و درامد نسبتا خوبی داره نه خیلی کم نه خیلی زیاد  مشکل من اینه که خیلی شوهرم نسبت بهم بی اهمیته

اینجوری نبود چند وقتیه اینجوری شده

تموم فکر و ذکرش کار کردنه

صبح ساعت ۵صبح میرفت همیشه ساعت ۶میومد

چند وقت ساعت ۳صبح میرفت گله میکردم میگف بذار این دوسه ماه مونده به اومدن بچمون کار کنم پول گوسفند و ….در بیارم منم قبول میکردم

اما چند وقتیه دیگ خیلی زیاده روی داره میکنه من اصلا نمیبینمش دائم تو کارگاهه و داره کار میکنه

حتی من دکتر میرم باهام نمیاد زنگم نمیزنه بگه چیشد

امروز تنها با مادرشوهرم رفته بودم بیمارستان برای اکو قلب جنین از ساعت ۵صبح رفتم تا ۴بعد از ظهر تو این مدت حتی زنگ نزده بگه رفتی یا نرفتی چه اتفاقی افتاد 

شاید باورتون نشه الان نزدیک ده روزه توی خونه نه گوشت داریم نه مرغ به خودش زحمت نمیده یدونه مرغ بخره اصلا درکش نمیرسه که یه زن حامله صبح تا غروب توی خونه چی میخوره خودش سرکار ناهار میدن بهش غذاشونم خوبه جوجه کوبیده مرغ قرمه قیمه شبم ک میرسه خودشو با نون پنیر و املت سیر میکنه و میخابه وقتیم اعتراض میکنم توی خونه چیزی نداریم صداشو میبره بالا که من ریدم تو این خونه هرچی میخرم بازم میگی نداریم اصلا پس انداز نمیکنم گوسفند نمیگیرم خرج بیمارستان ندارم بدم انقد غر میزنه میگی غلط کردم من هیچی نمیخام اخرین باری که گوشت و مرغ خریده اول محرم بوده دو کیلو گوشت گوسفندی با دو سه تا مرغ 

اعتراض و غر هم داره ک هرچی میخره باز هیچی نیست!!!

ادم شکمویی نیستم ولی دلم میگیره اینجوری میگه احساس بد بهم دست میده ک حتی حاضر نیست یه مرغ توی دستش بگیره بیاره خونه 

دیگ امروز واقعا دلم شکسته تصمیم گرفتم برم خونه بابام

ساعت دوازده شب بود خابم برد ساعت یک شب دیدم صدای پچ پچ میاد یواشکی ک من بیدار نشم با گوشی داشت حرف میزد میگف الان میام الان میام من بیدار شدم دیدم داره اماده میشه گفتم کجا گفت میرم کارگاه با فلانی کار راحت اومده برم کار کنم من هیچی نگفتم ولی هرچی کلنجار میرم نمیتونم قبول کنم

غروبام ساعت ۷میاد شاید باورتون نشه ساعت ۸چراغ خونه ما خاموشه و خابیده درحدی خونست ک یچیز بخوره سیر بشه سیگارشو بکشه و بخابه همین و همین 

واقعا خسته شدم اصلا دلم نمیخاد دیگ ادامه بدم زندگیو 

نمیدونم چه تصمیمی درسته با یه بچه توی شکمم

منتظرم فقط صبح بشه برم خونه بابام دلم داره میترکه از این شرایط و زندگی مگ میشه یه ادم انقدر درگیر کار باشه و خسته نشه جمعه شنبه سرکاره و نیست من مطمینم جز کار چیز دیگ ای هست که انقد مشتاقانه دنبال رفتن به کارگاهه لحظه لحظه زندگیش یا تو کارگاهه یا به فکر رفتن به کارگاهه اینم بگم تا الان ۵۰ملیون پول پس اندازه کرده توی دو ماه اما حاضر نیست یه مرغ بخره….دلم میخاد یکی بهم بگه چیکار کنم دیگ مغزم نمیکشه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خدا بهت صبر بده 

در قلبم چیزی قشنگ تر از یادش پیدا نمیکنم ... او عزیزترین زخمِ من است! زیباترین اندوهم فراموشش نمیکنم،او دوست داشتنی ترین دلیل ویرانی من است..خدایا نمیخوام غصه مامانمو از دلم بیرون کنی به من یک دلی بده که بتونم با غصه مادرم زندگی کنم اخه این غصه تنها یادگار مادرمه که ازش مونده واسم نمیخوام براحتی اینهم از دست بدم...روحت در آرامش مهربان مادرم💔ای که از اینجا میگذری...لطفا برای شادی روح مامانم صلواتی محبت کن🥀🕊🖤

برای خودمم سواله که کجا میره این وقت شب میدونم اهل خیانت و این حرفا نیست ولی هرچی فکر میکنم یجای کار ...

با خانمای همکارش درارتباط نیستی؟ که مثلا بپرسی شوهرای اونا چه ساعتایی سرکار میرن؟ 

یا نمیتونی سرزده بری کارگاهش؟

یا نمیتونی یه شب تعقیبش کنی با داداشی کسی؟ ببینی کجا میره چیکار میکنه؟

گلم از خداوند بخواه که کمکت کنه ک مسیر درست رو بهت نشون بده

برای زیاد شدن رزق و روزی آیه ۵۸ ذاریات رو روزانه ۱۱۱ بار بخون

انشالله خداوند عزیز با قدرت و عظمتش به یاری شما بیان 

برای هر خواسته ای که دارید قرآن رو به فارسی از اول تا آخر  در مدت ۱۵ روز طوری که گوشتون صدای شما رو بشنوه بخونید تا با صدای خودتون به انرژی های ایجاد و خلق خواستتون وصل بشین چون فهم معنای قرآن اعجاز داره و در طول این مدت روزانه ۲۰۰۰ ذکر الله غفور بگین که انرژی های منفی قبل از شما قطع بشه و خواسته هاتون متجلی بشه انشالله 

یقین داشته باشید خداوند یاری رسان است

سلام بر حسین ( ع) پسر فاتح خیبر 

حق با شماست شما شکمو نیستی عزیزم بلکه خیلی هم قانعی.فکر تو جای بد نبر شاید این کسب در آمده بهش مزه ک ...

من از اول بارداری گفتم یه جفت کتونی راحت میخام و یه شلوار بارداری باورت میشه هنوزم ک هنوزه دوماه دیگ بچم ب دنیا میاد اما نه شلوار گرفتم نه کتونی!!! با یه پیاده روی کوچیک دو روز پا درد دارم 

و اصلاا براش اهمیتی نداره سواله برام اخه چقدر مگ بهش مزه میده ک قید همه چیو بخاطرش زده 

چیزی بگم؟؟؟ اگه قصد جدایی نداری با رفتن خونه پدرت خودتو بی عزت نکن رفتن رو بزار برا پله آخر ..بموقع که واقعا دیگه نخواستی..با اینکار بیشتر دلسرد میشه به مرور چون شما الان بری دوروزه دیگه باید برگردی و اینجوری کار خودتو زیر سوال بردید و براش کم کم بی اهمیت تر میشه بنظرم این کارو نکن رفتن برا کسیه که دیگه نمیخواد تو اون زندگی برگرده اینکه بری برگردی خودتو زایه کردی خواهرانه نظرمو میگم سعی کن منطقی یه راه حل پیدا کنی نه از طریق یه لحظه احساسی شدن و عجولانه تصمیم گرفتن 

بنظرم خانوادگی نکن یه چیزی که عمومی میشه همه حق دخالت به خودشون میدن چه خانواده خودت چه شوهر...مث یه خانوم عاقل با مشاوره صحبت کن یه مشاوره درست درمون نه ازین پیزوریا ک میگن جدا شو..اون کمکت میکنه

من از اول بارداری گفتم یه جفت کتونی راحت میخام و یه شلوار بارداری باورت میشه هنوزم ک هنوزه دوماه دیگ ...

به بعضیا خیلی مزه میده من چند وقت تو مرکز مشاوره همکده مشاور یار بودم به موارد اینجوری بر خوردم

با خانمای همکارش درارتباط نیستی؟ که مثلا بپرسی شوهرای اونا چه ساعتایی سرکار میرن؟ یا نمیتونی سرزده ب ...

نه با کسی در ارتباط نیستم اخه فقط شوهر منه ک صبحا زود میره امروز با کس دیگ رفته وگرنه همیشه خودش میره تنهایی 

داداش ندارم بابامم خودش سرکاره راهمونم نسبتا دوره 😞

سلام عزیزم🫂🤱🤱

امیدوارم فرزندت رو به سلامتی به این دنیا بیاری

پیامت رو خوندم و بهت حق میدم که ناراحت باشی به خصوص که بارداری و حساس ترهم شدی

عزیزدلم دوست عزیزم

چند تا پیشنهاد برات دارم

اول اینکه فضای خونه برات دلسرد کننده و متشنج شده چند روز رو نه برای قهر بلکه برای اینکه کمی ذهن و فکرت ازاد شه و آروم ترشی بری خونه ی پدر و مادرت

با همسرت گفتگو کن اگه اهل گفتگوست و تمام این دلخوری هارو بهش بگو,بگو تو با این حالت نیاز به توجه و رسیدگی بیشتری داری ،بچه دار شدن تصمیم هر دوتون بود پس موظفه در این مسیر همراهت باشه اگه اهل گفتگو نیست

موضوع رو با فرد قابل اعتمادی که همسرت ازش حرف شنوی داره در میون بزار و حرف همسرت هم بشنویم که در جواب چیه

خودت هوای خودت رو داشته باش برای نینی کوچولوت اهنگ ارامش بخش بزار و شکمت رو نوازش کن،زیر دوش اب گرم نوازشش کن و باهاش گفتگو کن،اگه اهل معنویات هستی با خالقت گفتگو کن ،خلاصه کارهایی رو انجام بده که این دوران سخت رو بهتر بتونی پشت سر بزاری،روزی یکساعت پیاده روی اروم تو پارک داشته باش،شیر داغ کن شبا بخور،،

دوست عزیزم امیدوارم بهتر شه اوضاع برات🫂🫂🫂🧡از صمیم قبلم آرزو میکنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  11 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  10 ساعت پیش