چند وقت پیش سر مسئله ای ی میشه گفت بیشتر من مقصر بودم با همسرم بحثم شد از اون مکان اومدم بیرون بعدکه ی کم اروم شدم همسرم دیگه گوشی شا جواب ندادمنم کلید خونه نداشتم خلاصه با دوتا بچه بیرون شهر بودم زنگ زدم پدر شوهرم اومد با هزار منت ما رو اورد دم خونه حالا خسته گشنه با دوتا بچه کوچیک شوهرمم گوشی شو خاموش کرده بود.بعد از چند ساعت مرد همسایه اومد با پیچ گوشتی باز کرد در.از اون روز کینه ای به همسرم گرفتم دوستش ندارم.اون خوب شده ی چند دفعه هم مغذرت خواسته ولی نمیتونم ببخشمش هی تو روش میزنم باورم نمیشد این کارو بکنه
پیش میاد تلخی نکن
شوهرت بی غیرت تشریف داره
حق‌داری
اون خفت و خواری با عذرخواهی حل نمیشه
منم چنین تجربه ای داشتم
دیگه بیخیال شو یهو دیدی میگه خوب کردم اصلا بدتر اذیت میشی
میدونم توقع نداشتی اصلا ازش ولی اگه تکرار نمیکنه دیگه اینقدر کش نده عزیزم
عجب با غیرته بنده‌خدا
اینقد بگو تا به جای معذرت بگه دلم میخواسته و حقت بوده
نکن خانم یه چیزی نکش تا پاره بشه
مگه اینکه دقیقا بخوای پاره بشه
دگه معذرت خواهی کرده خیلی کشش نده بلاخره اونم اعصابش خورد بوده
سعی کن ببخشی تا روح و روان خودت اروم بگیره همه ممکنه اشتباه کنند
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
