چکار کنم من الان چه خاکی به سرم بریزم با دو تا بچه ... بدون هیچ پشتوانه مالی و خانواده ای که اصلا خانواده نیستن ... امشب زل زد تو چشمام گفت اون خیلی خوبه . خیلی دوسش دارم دلم نمیخواد ناراحت بشه و بره . گفتم من جدا میشم مهریه م رو بهم بده میگه پس بچه ها چی؟اصلا مشکوک نبود نمیدونم چطور یهو اینطوری شد . چرا زندگیم اینطوری نابود شد . همه ی علاقه م یهو آوار شد و ریخت .... بخدا هیچی کم نذاشتم احترام . محبت . آشپزی. روابط ج نسی... همه چی و در حد عالی انجام دادم . خدایا چکار کردم که اینطور شد
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
نه عزیزم درحدچت باهم بودن بخشیدم بخاطر بچه هام شوهرم همه چیزو اعتراف کرد گفت اگه جداشی خودمو میکشم قسم خوردکه تکرار نمیکنه زنه شوهردار بچه هم داشت مستاجرم بود ازخونه بیرونشون کردیم
شوهرم اهل این چیزا نیست زنه بهش زنگ زده بودخوشگل هم بود شوهرم گفت گول شیطان خوردم اگه دیرتر میفهمیدم معلوم نبود چی میشد کارشون به رابطه جنسی و وابستگی و این چیزا میرسید اینو شوهرم خودش گفت