2777
2789
عنوان

پرونده جنایی 🔍💔

2703 بازدید | 78 پست

این پرونده جنایی واقعیه و من از یه کانال برداشتم گفتم شما هم ببینید  

(اینجا فیلمه نتونستم آپلود کنم)سال‌های زیادی از زندگی این دختر تو حبس شدنای ۲۴ ساعته توی کمد می‌گذشته، این کارو مادرش "باربارا" و شوهرش "کنت" انجام می‌دادن و تو همون چند دقیقه‌ای که تو روز آزاد بوده هم به طرز غیر قابل باوری شکنجش می‌دادن، صدمه‌هایی که به بدن این دختر خورده بود خیلی شدید بود انقدر شدید بودن که دکترا اتفاقی که واسه این دختر افتاده رو به قربانیای هولوکاست تشبیه می‌کردن

 این داستانی که می‌خوام بگم داستان دختریه که ۶ سال تو کمد حبس شد...

هستین بذارم ؟

درخت ها به تبر ها اعتماد دارند چون فکر میکنند دسته ی تبرها از خودشان است :)

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

لورن ۱۲ آپریل ۱۹۹۳ تو تگزاس به دنیا اومد، به محض به دنیا اومدنِ لورن مادرش قصد ترک کردن اونو داشت چون که تصمیم گرفته بود اونو واگذار کنه ،باربارا نمی‌دونست که پدر این بچه کیه و تو زمانی که اونو حامله بود و این بچه تو شکمش بود نتونسته بود هیچ ارتباطی باهاش بگیره

درخت ها به تبر ها اعتماد دارند چون فکر میکنند دسته ی تبرها از خودشان است :)

تو همون اتاقی که مادرش ترکش کرد یه زنی به اسم "سابرینا کَوِنا" با آغوش باز منتظر لورن بود و اونو به فرزندی قبول کرد، تا ۸ ماهگی لورن، سابرینا و شوهرش بیل اونو مثل بچه خودشون بزرگ کردن ولی یه دفعه معلوم نیست چی شد که باربارا به دادگاه درخواست داد که لورنو می‌خواد و وکیل سابرینا هم به خاطر اینکه موقع واگذاری بچه یه سری مدارک رو کامل نکرده بود دادگاه رو باخت و دادگاه بچه رو از سابرینا گرفت و به مادر واقعیش داد که قبلاً اونو ترک کرده بود

درخت ها به تبر ها اعتماد دارند چون فکر میکنند دسته ی تبرها از خودشان است :)

سابرینا و بیل هشت سال بعد تو اخبار خبری رو از لورن دیدن که حسابی شوکه‌شون کرد، یه جرمی که انقدر وحشتناک بود که عنوان سومین کودک آزاری تاریخ رو گرفت، زمانی که بچه رو تحویل مادر اصلیش دادن یه مدت لورن میومد پیش بیل و سابرینا و اونا رو می‌دید و طبق قانون لورن بین این دو خانواده رفت و آمد داشت ولی بعد از یه مدت سابرینا متوجه یه چیزهای مشکوک روی بدن اون دختر شد یه جاهایی از بدن لورن زخم بود و قرمز بود و خیلی غیر عادی بود و همش گریه می‌کرد، سابرینا احتمال داد که یه اتفاق خیلی بدی داره میفته

درخت ها به تبر ها اعتماد دارند چون فکر میکنند دسته ی تبرها از خودشان است :)
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز