2777
2789
عنوان

چرا شوهر ها تنهایی میرن خونه ی مامانشون

| مشاهده متن کامل بحث + 434 بازدید | 27 پست
هنوز اول راهیم نمیدونم چه کار کنم ولی وقتی میره من کلی بهم میریزم

هر وقت رفت پست سرش راه بیافت برو اون برسه چند دقیقه بعد تو برو بگو شما نگفتین من خودم اومدم جمع ببند هم شو هرتو هم خانوادشو اصلا اونا باید پیگیر بشن بگن چرا با زنت نمیای یا زنگ بزنن تو هم بری

خدایا هممونو عاقبت بخیر کن

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

اینکه تنها میره مشکلی نیست اینکه روز تعطیل رو باهم نمیگذرونید و ایشون همش میره اونجا زیاد جالب نیست منم پنج ساله نمیرم خونشون همسرم زیاد نمیره بره هم نیم ساعت ببشتر نمیشینه

من اینجا حقیقت رو میگم نه چیزی که دوست داری بشنوی  درخواست دوستی به هیچ وجه پذیرفته نمیشود حتی شما دوست عزیز 

چقدر بد! من تمام تلاشم رو میکنم که همسرم احساس جدا بودن نکنه ولی اونا اینجوری نیستن .شما هم میرفتید ...

یکی از خواهر شوهرامم خیلی اذیتم می‌کرد خه من یکی دوتا خواهر شوهر نبود برامن 6 تا خواهر شوهر بود 

ای کاش هیچ وقت با این خانواده وصلت نمیکردم. 

الهی که شما خوشبخت ترین باشین

هر وقت رفت پست سرش راه بیافت برو اون برسه چند دقیقه بعد تو برو بگو شما نگفتین من خودم اومدم جمع ببند ...


نه بابا 

من نمیتونم این کار رو بکنم با این کار خودمو کوچیک کردم!! 

اونا نمیخوام منو بپذیرن باشه 

ولی شوهرم نباید زمان طولانی اونجا باشه مشکلم اینه

برای خوشبختیم صلوات بفرستید  

ومنی که با مادرشوهرم همسایه ام همسرم اوایل زیاد میرفت بسکه مشکل دارن و شوهرم خسته شده کم میره اونا از چشم من میبینن میگن تو یاد میدی که نیاد دیشب میگفت تو میخای این نیاد ولی نمیتونی منم گفتم اومدن یا نیومدن پسرت بمن ربطی نداره بیاد یا نیاد هیچ سودی برام نداره تو خودت باعث شدی بچه‌ات سرد شن اوایل زیاد میرفتم الان هفته ای ده روز یبار در حد سر زدن میرم از همه چیم خبر داشتن الان که نمیرم زیاد شناختم چجوری ادمیایین

اتفاقا هیچ وقت از رفتار خانوادش بهش نگفتم. وقتی میریمم خیلی خوب رفتار میکنن مثل مهمون ولی حس میکنم م ...

واقعیت اینه به هرحال شما بچشون نیستی و نباید  توقع اون محبت وتوجهرو داشته باشی   بالاتر خودت گفتی دیگه ظاهرا شما بری بقیه هم میرنو شلوغ پلوغ میشه حالا رفتنش به تنهایی خوشایند نیست واینو میتونی با مهربونی بگی من ناراحتم به این دلیل که تو خونه  باید تنها بمونم و احساس بدی پیدا میکنم یا برنامه ریزی کن این رفتو امد محدودتر بشه و بیشتر اوقات با هم باشیم تو ایام تعطیل یا منم بیام باهات 

یچیزی بگم شماهم رفتی اونجا مثل خواهرش کمک کن یا لااقل یه مقدار کمک بده تا خواهرش خسته نشه و استقبال کنه از اومدنت 

مثلا کسی رو حمایت مالی میکنه میخواد تومتوجه نشی یا خواهراش یا مادرش یا حالا هرچیزی وگرنه تو رو می‌بر ...


اونو که میدونم 

توی این دوره زمونه نمیشه کمک نکرد 

البته نمیگه ولی قابل درکه برام.

ولی راست میگید شاید از خواهراش یه چیزی قائم میکنه

برای خوشبختیم صلوات بفرستید  
نه بابا من نمیتونم این کار رو بکنم با این کار خودمو کوچیک کردم!! اونا نمیخوام منو بپذیرن باشه ولی شو ...

بگو یه هفته برو یه هفته جمعه خودمون بریم بیرون طبیعتی چیزی برنامه بچین که عادت کنه

نه بابا من نمیتونم این کار رو بکنم با این کار خودمو کوچیک کردم!! اونا نمیخوام منو بپذیرن باشه ولی شو ...

پس باید بی خیال باشی توی اون ساعتی که اون نیست برای خودت برنامه‌ریزی کن خوش باش اهمیت نده حالشونم از شوهرت نپرس

خدایا هممونو عاقبت بخیر کن
واقعیت اینه به هرحال شما بچشون نیستی و نباید توقع اون محبت وتوجهرو داشته باشی بالاتر خودت گفتی دی ...

همسرم نمیزاره 

خودش بلند میشه کمک میکنه ولی به من میگه تو پا نشو 

برای خوشبختیم صلوات بفرستید  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

لیزر چشم

onlymahdi | 51 ثانیه پیش
2791
2779
2792