خونه پدر شوهرم زندگی میکنیم. از دستشون به نشانه اعتراض زدم بیرون. خیلی.دخالت میکنن. زبون نمیفهمن. از دستشون خسته شدم. دیگه نمیتونم تحمل کنم تو اون خونه. عصبی شدم. دیونه شدم.
قرار بود واسمون خونه بسازن دروغ گفتن نامردا.4 ساله باهدشونم. تو زندگیم دخالت میکنن مخصوصا الان که بچه دارم نمیتونم پیششون باشم. خیلی پر رفت و آمدن خسته شدم
دركائنات كاستى وفقر وجود ندارد زيرا كائنات منبع همه ى انرژى وثروتهاى روى زمين است پس من ميخواهم واو ميدهد😍 خداياشكرت كه تمام درهاى سلامت ورحمت وثروتت برويمان باز است🙏