توروخدا اونایی کهمیخوان بیان بگن نرسیده تاپیک +18 گذاشتی نیان.دنیا ریخته رو سرم فقط کمک میخوام.مسخره نکنید دوستان.سلام 2 سال پیش با همسرم اشنا شدم.الان هفت ماهه که عروسی کردیم. اون چند ماهی که باهاش دوست بودم اونموقعم میدونستم که خیییییلی فیلمای مستهجن میدیده ولی گفت دیگه نمیبینه.یکی دوبارم تو کل نامزدی و عروسیمون به اصرارش باهم دیدیم. الان گوشیشو دیدم نزدیک 300 بار از سرچایی که کرده همشون مورد دارن.دقیقا بهش گفتم از کسا بدم میاد اسم همونارو سرچ کرده. اخه ما که باهم هیچ مشکلی ندارم من خییییلی خوشکلم بخدا تعریف نمیکنم .تو رابطه هم خیلی حرفه ایم ولی چرامگ من چی کم گزاشتم که اینقد ازین فیلما میبینه.امشبم دومین سالگرد اشناییمون بود میخواستم خوشحالش کمم ولی یه بغضی دارم که اصن نمیتونم توروش نگا کنم
تا یه حرف خیییلی کوچیک از یه مردی بزنم بداخلاقی میکنه .منم بهش گفتم خو تو نگو منم نگم.میگه اره منطقیه.ولی باز میره سوپر میبینه فک میکرد من نمیدونم.دیروز الللللکی از خودم بهش گفتم سوپر میبینی گف اره به تو چه
فوق فوقش تهدیدش کنم ک دیگه نبینه.فوقش میگیم اونم دیگه نبینه!!! ولی تا همین الانشم پایه های زندگی من نابود شده بنظر من اون همش تصور میکنه من کس دیگه ایم
و ازش بخواه خودش همراهکار بده که چه جوری کمکش کنی
باهاش از در دوستی وارد شو
خداست تنها مالک آسمانها و زمین ، هر چه بخواهد می آفریند و به هر که بخواهد دختر و به هر که خواهد پسر عطا می کند . یا در یک رحم دو فرزند پسر و دختر قرار می دهد و هر که را خواهدعقیم می گرداند . که او دانا و تواناست.
كارش ربطي به كم گذاشتن يا حرفه اي بودن شما نداره خودتو سرزنش نكن
به قول دوستمون مشکل از خودشه .......
دقسقا ما از اول پاییز رابطمون خیلی باهم خوب بود تا الان.بیشترین سرچاشم برای بعد پاییز بودع شانس منو میبینی.حالا بدم نبودیم باهم که بره این چیزارو ببینه
(متاسفانه) امروزه در حوزه علمیه، دروس اخلاقیِ عملی و سیروسلوک الی الله و عرفانِ شهودی،بطورکلی ترک شده است. (درحالیکه) آنچه (در حوزه) باید مهم باشد تربیت طلاب به تزکیه وتهذیبِ اخلاقِ عملی وعرفان شهودی است که ماراآشنابحقیقت اسلام میکندوانسانیت رابمامینمایاند.دورانی ک حقیر،نجف تحصیل میکردم نه تنها این دروس طالب نداشت بلکه منع میشد.درس اخلاق نبود،تفسیر وبیان معارف نبود،مطرود وممنوع بود،فقط جمال الدین گلپایگانی بودوبس،اوهم وقتی به نماز می آمدعبا برسرمیکشیدوازعارف بودن اوکسی خبرنداشت وگرنه اوراازنجف بیرون میکردند.بعضی از کتابفروشها که خرید و فروش کتب فلسفه را به نظر برخی مراجع حرام میدانستند کتابِ اسفارملاصدرا رابا انبر برمیداشتند تا دستشان نجس نشود! خدامیدانددرمدت اقامت درنجف،مورداصابت چه تهمتها بودیم و تحمل چه مشکلاتی نمودیم و باچه مرارتها و تلخیهای حقیقی روبرو بودیم.امید میرفت بعدانقلاب درحوزه برای تدریس اخلاقِ عملی ومعارفِ شهودی تاسیساتی نوین برپاشود آنهم نشد! بعدانقلاب، حقیر کتاب لب الباب درسیروسلوک رانوشتم(باموضوع عرفان وسیروسلوک). روزی ازحوزه آمدندوگفتندشما۲کتاب دیگربنویسیدیکی مختصرترازلب اللباب ویکی مشروحتروعمیقتر،تابرای طلاب تدریس شود، گفتم منعی نیست ولی خواندن این کتابهاتااندازه ای مفیداست ن بتمام معنا؛ آنچه جان حوزه هارا زنده میکندوروح اسلام رازنده مینمایدتدریس حکمتِ عملی وتربیت طلاب به عرفان شهودی است ک بنیاداولیه نفوس راتغییر میدهد وآنان رابه طهارت واقعی وحقیقی میکشاندواگرحوزه اینطورشود حاکمانی تربیت میشوندکه مثل دستپروردگان حقیقی رسول و حواریینِ امیرالمومنین علیهم السلام میشوندوقادرندباطهارت ونفس زکیه تاثیر بسیارعمیق درمردم کشورودنیا بگذارندوبه اسلام واقعی سوق دهند.پس ازمدتی جواب آمد که اخلاق وعرفان عملی مرز ندارد ک دسته بندی و تدریس شود!امااین جواب کامل نیس زیراهمانطورکه فقه و اصول و عربی مرزدارد،عرفانِ عملی واخلاقِ شهودی هم مرزداردوبایددنبال اهل خبره ش رفت وبدین بهانه حوزه راازین علوم خطیره ک حکم اساس وبنیان را دارندتهی وخالی نگذاشت.باذکراین مطالب علت اختفای علامه طباطباییهاووگلپایگانیهامشهودمیشودحتی بعدِانقلاب...(بخشی از کتاب روح مجرد اثرعلامه طهرانی رحمه الله)