نه شک نکن که اشتباه نکردی. اینو از صمیم قلب و به عنوان کسی که تجربه کردم میگم. شماره بدی و کوتاه بیای با همین درست میشه ولی تااخر میزنه تو سرت و میشی مثل من. ولش کن اگه ادم بود با حفظ حرمتت پاجلو گذاشت اونوقت فکرکن راجع بهش.
من هی میخواستم پشیمون نشم گفتم اینا مهم نیست، همش کوتاه اومدم هرچیگفت گوش کردم بااینکه طبق گفته دیگران ظاهرمم اوکیه خانوادمم خوبن. تاجاییک دیدم واسه کوچکترین حقمم که دیدن خانوادمه باید منت بکشم. مرد ایرانی لیاقت کوتاه اومدن نداره چون نمیفهمن تو دلشون کسی که ناز میکنه را میپرستن میگن زن قانع ولی دلشون یچیز دیگس. مطمئن باش کسی که اول کاری عصبانی میسه بدرد نمیخوره کلی اذیتت میکنه بعدا. مخصوصا این خواستگارای معرفی هم که فکرمیکنن واموندی که اونا بیان بگیرنت. از من بهت نصیحت اصلا خواستگار را نده دیگه.
ببین سال ۸۶ واسه خواهر من یه خواستگار وکیل اومد خودش نیومد انقد رفتار مامان و خواهر این پسره که تازه از حاشیه تهران اومده بودن خونه ما از بالا بود که من وقتی رفتن گریه کردم. گذشت و دیگه ما خواستگارای معرفی را راه ندادیم فهمیدیم سرکاریه. یا اون معرفه یا خودشون حوصلشون سررفته میخوان داستان درست کنن واسه خودشون یا گندش درمیاد میخوان برا دخترشون شوهر جورکنن پسرشونو انداختن جلو. خلاصه دوسال بعد خواهرم از طریق دوستی با شوهر الانش که ۶ ساله دارن زندگی میکنن و چشمم کف پاش عروسی کرد. قد۱۹۰ باباش مهندس خونشون نیاوران خانواده توووپ بعد فوق الهاده دامادمون مودب و فروتن و نهربون. خواهرم دور از جون همه سرطان سینه گرفت انقد این پسر دور خواهرم گشت که خواهرم خوب خوب شد. ازون به بعد من و مامانم هر مادرشوهری که به عنوان خواستگار زنگ میزدو دست مینداختیم جالبه همشونم با طلبکاری که انگار یه لطفی در حق ادم میکردن زنگ میزدن ما هم دمشونو میچیدیم همون بار اولو بعد هرهرکرکر.
عزیزم بدون که یه مهربون دیگه ای پشت دره که باهاش اشنا شی