دوهفته پیش دعوای مفصلی داشتیم ازم خواست عذرخواهی کنم و اشتباهاتمو بپذیرم دوهفته طول کشید که واقعن بفهمم من اشتباه کردم بهم گفت 3روز بهت فرصت میدم عشق و علاقمو بهم برگردونی امروز روز اخرش بود همیشه وقتی اینجوری میشه بهم میگه اون جمله درست و کار درست و بگو ولی من نمیدونم واقعن اون چیه که میتونه اب رو اتیش باشه کمکم کنید
خوب رک وپوست کنده باهاش صحبت کن
بگو من علم غیب ندارم، انتظارت رو واضح برام توضبح بده
گشتا جون بهش گفتم ولی انگار اتیش گرفت
اولا ك ما نمي دونيم مشكلتون چي بوده ك بتونيم بهتون راهكار بديم
بعدم ازش بخواه ك خيلي بي پرده باهم صحبت كنيد و بهم بگيد چي ناراحتتون مي كنه
عشق و علاقه ش کجا رفتن!
حالا اومدیم ازدواج کردی بعد دعوا شد بعد نفهمیدی چی بگی عشق و علاقش برگرده تکلیف چیه؟
بگو هر وقت كاري كردم كه اشتباهه بهم بگو
ممكنه خودم نفهمم
وا چه مغروره یعنی چی
مشکلمون این بودکه رفتیم بیرون خواست منو ببوسه و من گفتم نه بعدش یه پست اینستاش گذاشت که من عصبانی شدم
شوهرت مثل مدير شركت با كارمندش رفتار ميكنه
ديگه مونده بگه در صورت عدم اصلاح رفتار طي سه روز استعفاتو بنويس و تحويل بده
بهش محکم و قاطع بگو تو بابای من نیستی که این مدلی بخوای با من رفتار کنی و تربیتم کنی
من هر خطایی هم کرده باشم حق نداری جوری با من حرف بزنی که انگار بابامی
بهتره حد و حدودت رو بدونی و مثل دوتا بالغ با هم حرف بزنیم
میگه میخام خودت بفهمی من واقعن احساس میکنم درکش نمیکنم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
53 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
