سلام داداشم یه شهر دیگه زندگی میکنه الان چند روزه اومده خونه مامانم به خاطر یه کار اداری امروز بهم زنگ زد گفت کارم خیلی شده نمیرسم امروز میری این برگه ها رو تحویل اداره بدی چون مهلتش تا پایان وقت اداری هست منم گفتم اره چرا که نه خواهر برادر پس بدرد چی میخوره بعد که قطع کردم شوهرم گفت کجا گفتم میخام برم واسه داداشم یه کار اداری هست انجام بدم در کمال ناباوری گفت که نمیخاد تو بری مگه غیر از تو دیگه خواهر برادر نداره چرا فقط به تو گفته منم به حرفش گوش نکردم گفتم میرم اومد جلومو گرفت نزاشت برم گفت اگه رفتی برنگرد شوکه شدم بعدش خودش کلید ماشین برداشت رفت بیرون با ماشین که من نتونم برم درم باشدت بست حالا نمیدونم چکار کنم وقتی اومد چه برخوردی باهاش کنم منم با کمال شرمندگی به داداشم گفتم ماشین باطری خالی کرده نمیتونم برم😢😢
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
حاکمی به مردمانش گفت:صادقانه مشکلاتتان را بگویید تا حل کنم،از میان جمع حسنک بلند شد و گفت:گندم و شیر که گفتی چه شد؟!کار چه شد؟!!مسکن چه شد؟!!!! حاکم گفت:ممنون که مرا آگاه کردید،همه چیز درست می شود...یک سال بعد حاکم مردمان را جمع کرد و گفت:صادقانه مشکلاتتان را بگویید تا حل کنم،کسی نگفت:گندم چه شد؟کار چه شد؟شیر چه شد؟ آرام وبی صدا یک نفر از میان جمع گفت:حسنک چه شد؟!!!!!
اَه حالم از مردايي كه خواهر برادري سرشون نميشه بهم ميخوره
ایران به خاک خسته تو سوگند،به بغض خفته دماوند😞که شوق زنده ماندن من به شادی تو خورده پیوند😞ایران اگر دل ترا شکستند،تو را به بند کینه بستند😞چه عاشقان بی نشانی که پای درد تو نشستند😞 😞😞😞😞😞😞ایران به شوق زندگی، در مرگ روئین تن شده😞مرد و زنش تلفیقی از ابریشم و آهن شده😞ایران پر است از عاشقان، این گنج های بیشمار😞مرزیست پر گوهر ولی، با رنج های بیشمار😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢حس ششم!!!!😷😷😷😷😷😷😷😷غیرت!!!!😷😷😷😷😷😷😷😷جن!!!!😷😷😷😷😷😷😷مرد خاله زنک!!!!😷😷😷😷😷😷😷😷😷😷دختر بچه شوهر کرده!!!!!😷😷😷😷😷😷😷مرد بچه باز!!!!😷😷😷😷😷😷😷😷رل 😷😷😷😷😷😷😷😷کراش😷😷😷😷😷😷😷کرونا!!!!!😷😷😷😷😷