خانوادم بشدت تعصبی ان بعد من منتظرم نتایج کنکور بیاد
موندم چ کنم خیلی زیاد
من احمق قبلا خیلییی مسکوت و مطیع بودم هرچی میگفتن میگفتم چشم
الان عین چی پشیمونم
دانشگاه آزاد راه دور باشه و میخوام برم خوابگاه
ولی مامانم اینا نمیزارن
اصلا نمیزارنم برم بیرون 😐خودمم نمیرم از شهری ک توشم متنفرم
دوست دارم برم سرکار پیدا هم کردم تو ی بوتیک
ولی هرچقدر اصرار کردم نزاشت میگه بین این همه فامیل بری کار کنی نمیگن گدا شده میگم چ ربطی داره میگ داره😐