2777
2789
عنوان

شوهرم وحشیانه حمله کرد بهم

781 بازدید | 41 پست

از سرکارش ناراحت بود با یکی از همکاراش بحثش شده بود اونم به این گفته بود انقدر حرص نزن داری پیر میشی اینم همش تو فکر این حرف بود . بعد من خیار خورد میکردم روش نمک زدم گفت من بدون نمک میخواستم منم یه آب کشیدم بازم لج کرد گفت طعمش رفت نمیخورم منم گفتم گ ه میخوری یهو مثل چی  از جاش پرید هرچی گفتم ببخشید با خودم بودم گوش نکرد و با پاش لگد زد به من و هولم داد سمت دیوار که بخواد گلومو فشار بده منم به غلط کردن افتاده بودم آخه وحشیه میترسم تو اوج عصبانیت بلایی سرم بیاره 

ازین به بعد پا برخوردی باهاش داشته باشم نمیخوام مثل دفعه های قبل زود ببخشم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بنظرم حرفاتو خوب مزه مزه کن

اینجا نی نی سایته، اینجا بعضیا خرج روزانه شون، درامد ماهیانه خیلیامونه. اینجا حرف از بی عدالتی و ظلم علیه زنانه. اینجا نظرکرده زیاد داریم، اونایی که موکل دارن، حس ششم دارن، اونایی که خواب زیاد میبینن ولی نمیگن شب قبلش شام چی خوردن. اینجا نی نی سایته، جایی که از تنهایی بهش پناه میبریم، با هم حرف میزنیم، جر و بحث میکنیم، خیلیا اینجا زندگی میکنن، هویت دارن، دوستاشون اینجان. همه نوع ادمی هم اینجاست، کنکوری و غیر کنکوری و مجرد و متاهل و باردار و زائو و در شرف طلاق و طلاق گرفته و فیک و اصل و اصیل و فقیر و غنی. 🫂 ولی با هم مهربون باشیم ، چون شاید در دنیای واقعی، همه مان به همان چند کلمه ارامبخش نیاز داشته باشیم... الا بذکر الله تطمئن القلوب

عزیزم شما نه حرمتی بینتون مونده نه احترامی

 زمانی که فرزندم را در آغوش کشیدم بند بند وجودم سرشار از او شد و تمنای دوست داشتنش تمام جانم را فراگرفت. رویای فردا را پیش چشمانم دیدم و غم هایم را به شب سپاردم تا نسوزد.
حرف زشتی زدی. به نظرم خودت شروع کردی.

شوهره باید لگدش بزنه؟ 

 زمانی که فرزندم را در آغوش کشیدم بند بند وجودم سرشار از او شد و تمنای دوست داشتنش تمام جانم را فراگرفت. رویای فردا را پیش چشمانم دیدم و غم هایم را به شب سپاردم تا نسوزد.

😔چه بد.

عزیزم شما دیگه اخلاق همسرتو میشناسی،مواقعی که عصبانی باهاش زیاد حرف نزن و تو دیگه عصبانی نشو.بجاش آرومش کن

خواهی نشوی رسوا،همرنگ حقیقت شو👍لطفا لطفا آقایون درخواست دوستی ندین به هیچ وجه قبول نمیکنم😤

عزیزم شوهر آروم منم  بهش همچین حرفی میزدم قاط میزد 

خب زشته این چ حرفیه اونم زمانی ک میدونی عصبی و ناراحته.

اگر یک روز از من بپرسندقوی ترین زنان دنیا چه کسانی هستند؟جواب می دهم...زنانی که تنهایی را یاد گرفته اند!

دیگه زهر مارم نده دستش

غذا هم درست کردی صداش نزن خورد خورد نخوردم نخورد

خوب رویانِ جهان رحم ندارد دلشان /باید از جان گذرد هر که شود عاشقان /روز اول که سرشتند ز گِل پیکرشان /سنگی اندر گِلِشان بود، همان شد دلشان

واقعا همچین فحاشیایی میکنید به هم

 زمانی که فرزندم را در آغوش کشیدم بند بند وجودم سرشار از او شد و تمنای دوست داشتنش تمام جانم را فراگرفت. رویای فردا را پیش چشمانم دیدم و غم هایم را به شب سپاردم تا نسوزد.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز