مثل شوهر من چند وقته وحشیه
چند روزه محلش نمیذارم بدتر وحشی شده
امشب واسه خودش کباب درست کرد زهرمار کرد سیخ هاش رو گذاشته بود تو سینک منم نشستم اومد گفت چرا نشستی گفتم مگه وظیفه منه با همون سیخ ها زد تو دستم تمام دستم زخم شد
حالم ازش بهم میخوره ولی نمیتونم طلاق بگیرم بخاطر بچم
فقط هرشب براش آرزوی مرگ میکنم کاش خدا ببینه جواب ظلم هاش رو بده