عصـری رفتم پیش مـادرم بهشت زهـرا،کنار مادرم طوطـیم هم به خاک سپـردیم قبلاً.نشستـه بودم توی فکـرای خودم بودم یهـو دیدم این پیشی مهـربون اومد نشست کنارم و همش چشـمش به سنـگ مادرم بود.یکمی هم بهـش خوراکی دادم خورد.موقع رفتـن دیدم وایساده داره رفتنمـو نگاه میکنـه.احساس خیلـی خوبـی داشتم که نزدیک یک ساعت نشسته بود کنارم.خواستـم این احساس خوبمـو به شمـاهم نشـون بدم.
شدی،قلبو تنو روحم…! 💗 الهی شکر 🤍. https://abzarek.ir/service-p/msg/2317404. بیشتر میخونم و رد میشم کم پیش میاد پست بزارم اگه خوشتون نیومد لطف کنید بگذرید چون جوابی از من دریافت نمیکنید برای سرگرمی میام و حوصله بحث ندارم ممنونم🤍اگه بازم سعی میکنید نظرتون تحمیل کنید، حق با شماست
حیوون ها مخصوصا گربه ها خیلی خوب احساس طرف مقابل رو حس میکنن
اگر حس و حالتون بد باشه و دورتون انرژی منفی باشه سعی میکنن ازتون دورش کنن
بالأخره خوب میشه، قشنگ میشه، میرسیم، میبینیم، میخندیم چون سپردیم به خدا...و همین که بهش سپردیمیعنی باور داریم که ته این مسیر روشنیه. زندگی گاهی صبوری میخواد!همین که هنوز ادامه میدیم یعنی امیدمون زندهست.و همین کافیه برای اینکه بدونیم معجزهها همیشه یه قدم جلوتر از ما هستن!✨🍀🤍