2777
2789

من همیشه از اون دسته آدما بودم که میگفتم مادرشوهر بد نداریم خیلیم دوستشون داشتم و دو طرفه احترام همو‌ داشتیم ولی دقیقا ۳ مهر من بیمارستان بستری شدم ۵ روز بیمارستان بودم سلامت خودم و بچه در خطر بود (باردارم)مادرشوهرم یه زنگ به من نزد اصلا تلفن به من نزد یه بارم شوهرم رفت دنبالش اومد ملاقات 

پدرشوهرم همزمان با من کیسه صفرا عمل کرده بود ولییییییی من توقع نداشتم مادرشوهرم بیاد دیدنم ولی توقع داشتم زنگ بزنه حالم و بپرسه 

حالا امشب همسرم گیر داده شام بریم خونشون در صورتی که من شنبه نوبت سزارین دارم خودمم با رضایت خودم از بیمارستان ترخیص شدم که به کارام برسم 

شما بودین میرفتین خونه مادرشوهرتون؟؟

معلومه که نه


کاربر قدیمی. [ هارمونی ] دستهايم را در باغچه مي كارم سبز خواهم شد كوچه اي هست كه در آنجاپسراني كه به من عاشق بودند، هنوزبا همان موهاي درهم و گردن هاي باريك و پاهاي لاغربه تبسم هاي معصوم دختركي مي انديشند كه يك شب او راباد با خود برد   من پري كوچك غمگيني را مي شناسم كه در اعماق اقيانوسي مسكن دارد دلش را در يك ني لبك چوبين  مي نوازد، آرام، آرام.    پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من ازدواج نکردم ولی آره میرفتم خب بنده خدا اومده دیدنت دیگه! داری میگی پدر شوهرتم همزمان عمل کرده بو ...

خب میتونست یه زنگ بزنه حالم و بپرسه من هیچی برای نوه خودش نگران نبود!!! 

خب میتونست یه زنگ بزنه حالم و بپرسه من هیچی برای نوه خودش نگران نبود!!!

خانواده ی پدری من تا سه ماه بعد زایمان مامانمم نیومدن خونه ی ما از ترس اینکه زحمتی براشون داشته باشه

من دختر نوزده ساله تا بحال یه بچه هم بغل نکردم شدم پادار مامان و برادرم تو بیمارستان بعدشم پرستارشون تو خونه

با این حال مامانم باهاشون رفت و آمد داره چون میخواد ثابت کنه بهشون احتیاجی نداره و بود و نبودشونم براش فرقی نداره

منم دوس ندارم برم

شوهرت و راهی کن بره

اونجا ک بود زنگ بزن گوشی همسرت و با پدرشوهرت حرف بزن که تازه عمل کرده

اینجا به مادرشوهرت غیرمستقیم میگی که تو اصلا مهم نیستی

کاربر قدیمی. [ هارمونی ] دستهايم را در باغچه مي كارم سبز خواهم شد كوچه اي هست كه در آنجاپسراني كه به من عاشق بودند، هنوزبا همان موهاي درهم و گردن هاي باريك و پاهاي لاغربه تبسم هاي معصوم دختركي مي انديشند كه يك شب او راباد با خود برد   من پري كوچك غمگيني را مي شناسم كه در اعماق اقيانوسي مسكن دارد دلش را در يك ني لبك چوبين  مي نوازد، آرام، آرام.    پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد

خانواده ی پدری من تا سه ماه بعد زایمان مامانمم نیومدن خونه ی ما از ترس اینکه زحمتی براشون داشته باشه ...

این خوبه بخوای ثابت کنی ولی من براشون همیشه همه کار براشون کردم واقعا توقع نداشتم تو این شرایط اینجوری منو تنها بزارن

شوهرت و راهی کن برهاونجا ک بود زنگ بزن گوشی همسرت و با پدرشوهرت حرف بزن که تازه عمل کردهاینجا به ماد ...

دقیقا همینکار و کردم چندبار زنگ زدم به خوده باباش حالش و‌ پرسیدم اصلا هم با مامانش صحبت نکردم 

به جاش پدرشوهرمم زنگ زد دوبار حالم و پرسید ولی دریغ از یه زنگ از مادرشوهرم😑

این خوبه بخوای ثابت کنی ولی من براشون همیشه همه کار براشون کردم واقعا توقع نداشتم تو این شرایط اینجو ...

هرجور خودتون صلاح میدونید ولی مامان منم همه کار برای خانواده ی پدریم کرده

دقیقا همینکار و کردم چندبار زنگ زدم به خوده باباش حالش و‌ پرسیدم اصلا هم با مامانش صحبت نکردم به جاش ...

خوب کردی افرین

کاربر قدیمی. [ هارمونی ] دستهايم را در باغچه مي كارم سبز خواهم شد كوچه اي هست كه در آنجاپسراني كه به من عاشق بودند، هنوزبا همان موهاي درهم و گردن هاي باريك و پاهاي لاغربه تبسم هاي معصوم دختركي مي انديشند كه يك شب او راباد با خود برد   من پري كوچك غمگيني را مي شناسم كه در اعماق اقيانوسي مسكن دارد دلش را در يك ني لبك چوبين  مي نوازد، آرام، آرام.    پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   zariqwp  |  16 ساعت پیش
توسط   bff_  |  1 روز پیش