2777
2789
عنوان

شما جای من بودید چیکار میکردید

281 بازدید | 25 پست

سلام بچه ها من یه مشکلی دارم که تو ش گیر کردم نمی‌دونم چیکار کنم من پدرم و شوهرم چند ساله با هم مشکل دارن و اصلا با هم خوب نیستن من الان یه ماهه نه به پدرم زنگ میزنم نه با شوهرم خوب برخورد میکنم الان که بعد چند وقت به پدرم زنگ زدم برگشته به مامانم میگه چرا یواشکی به من زنگ زده باید جلو شوهرش زنگ بزنه موندم وسط اینا شما بودید چیکار میکردید من یه مدت کم محلی دادم بهشون ولی فایده نداره 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

تو مشکلشون دخالت نکن با پدرتم گرم باش مزار بعدنا حسرت بخوری

من دخالت نمیکنم اصلا گاهی شده که به خودم گفتم ولشون کنم خودشون می‌دونن ولی وقتی به بابام زنگ میزنم جواب نمیده و برمیگرده میگه باید جلو شوهرش زنگ بزنه چرا یواشکی زنگ میزنه من چیکار کنم

منم شوهرم با مامانم درگیره همیشه ، راه حلش اینه جلو شوهرت حرفاشو تایید کنی مثلا اگه گفت بابات فلان و بیسار غیرتی نشی سریع گارد بگیری ، بگو اره دیگه اونم اخلاقش اینجوریه دیگه تو بخاطر من به دل نگیر عزیزم . ولی پیش بابات همیشه تعریف شوهرت بکن و بگو هیچی تو دلش نیست و اینا . سعی کن زیادم پیش هم نبریشون . من همیشه تنها میرم خونه مامانم تا شوهرم خودش نگه میام نمیگم بیا حتی مادرمم خونمون نمیاد تا شوهرم دعوتش نکنه. اینجوری بهتره احتراما حفظ میشه. از طرفی هم تو باید به پدر مادر همسرت احترام بزاری باشون خوب باشی جوری که شوهرت ببینه . اینحوری در طولانی مدت اونم رعایت میکنه. 

منم شوهرم با مامانم درگیره همیشه ، راه حلش اینه جلو شوهرت حرفاشو تایید کنی مثلا اگه گفت بابات فلان و ...

افرین این درسته،چند سالتونه؟

وابستگی و مهرطلبی،دو عاملِ بزرگِ طلاق و بدبختیِ خانواده هایِ ایرانی!
سر چی اختلاف دارن؟

بابای من نه بهم جهیزیه داده نه سیسمونی به بچه م می‌دونم حق با شوهرمه به خدا همیشه هم پشت شوهرمم چند وقت پیش داداشم داشته تو کوچه بازی می‌کرده بچه ها داشتن دعواش میکردن اومد به بابام یه کلام فقط گفت بچه رو دارن اذیت میکنن نذار بره تو کوچه بابامم بعد جواب شوهرم و داده منم از اون روز به بعد دیگه با بابام حرف نزدم 

منم شوهرم و پدر مادرم باهم خیلی خوب نیستن دیگه بیخیال شدم چون منو داشتن داغون میکردن فقط

خدایا شکرت که آرزوم رو برآورده کردی و من شدم مامان کوچولو یه فرشته 🥺🥰خدایاشکرت که یکی از قشنگ ترین فرشته هاتو دادی به من 🤲ازت میخوام به همه منتظرها از این فرشته های گل و زیبا بدی...الهی آمین⚘ تاریخی که فهمیدم تو قراره بیای پیشم ۱۴۰۱/۷/۹😍تاریخی که اومدی پیشم۱۴۰۲/۲/۳۰ تاریخ ۱۴۰۳/۳/۲۵آزمایش دادم ببینم یه فرشته دیگه دارم یانه🥺😂جوابو همینجا خدمت سروران نی نی سایت اعلام میکنم...دوستان.یاران و‌همراهان همیشگی عرضم به حضور شماکه جواب منفی بود😂😔

کاری به دعواشون اصلا نداشته باش، اگر باز مامانت از طرف بابات پیغام آورد بهش بگو حرفی هست بگو خودشون بزنن، اینجور پیغام و واسطه چون حرف میچرخه اصلا تبعات خوبی نداره 

اگر هم پدرت گفت بگو من با مشکل شما کاری ندارم، دلم تنگ میشه زنگ میزنم حالتون رو بپرسم 

و کاملا به هر دوشون نشون بده نه طرفداریشون رو میکنی نه بر علیه شون حرفی میزنی 

کاملا کاملا کاملا خودت رو از ماجراش ن بکش کنار 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792