رفیقم ۱۷۰ من ۱۶۲۰..ادنروز زنگ زد بیا کافه صبحونه بخوریم تا وارد شدم داد زد اون اقا ک اونجا نشسته گفت فقط واسه قد بلندا صبحونه میگیره..دیدم واسش گرفته بود املتی چیزی اینم نیشش باز بود..
بعد نگو اقایی ک منو رسونده بود پشت سرم بود فهمید سخن زشت دوستمو..اومد نزدیکم و یواش گفت ببخشید کیفتون تو ماشین جا گذاشته بودید کیفمو داد و گفت.. بیخیال غصه نخورین شما مهمون من اگر مایلید منم میخاستم پوز دوستمو زمین بزنم گفتم اگ زحمتی نمیشه خب باشه.. بعد قیافه اون اقا ک قد بلند دوست داشت دیدنی بود..نگو اینا از قبل همدیگرو میشناختن :/نگین ولش کن هنوزم باهاش رفیقم گرچه متلک بارونم میکنه خدا ازش نگذره