نامزد بودیم ۵-۶ سال پیش،بهم خورد من شکستم بدجور اسیب دیدم مامانم لحظه اخر بهش گفت برو ولی تو خیر نمیبینی،من هیچی بهش نگفتم ولی سپردم دست خدا،اونم بعده ۷ماه برگشت جوابشو ندادم دوباره بعد ۱ سال پیام داد گفت میخوام جبران کنم مادرش ب مامانم رنگ زد باز قبول نکردیم الان دوباره پیداش شده ب خودم و مامانم زنگ زد گفت